دور از خداست خواجه مگر بی ارادت است
خدمت نصیب بنده صاحب سعادت است
از صدق دم مزن چو نگشتی شهید عشق
دعوی این مقام درست از شهادت است
بشکن بت غرور که در دین عاشقان
ن یک بت که بشکنند به از صد عبادت است
زاهد نهاد میان کلاه و عمامه فرق
مسکین هنوز در حجب رسم و عادت است
ناز طبیب دور ز حکمت بود کشید
ما را که از حبیب امید عبادت است
با جور مهره دل نشود منتهی کمال
آنجا که منتهای کمال ارادت است
گو جور بیش کن به محبان خویش باز
چندانکه جور پیش محبت زبادت است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان ارتباط انسان با خدا و عشق میپردازد. او میگوید که اگر انسان از خدا دور باشد، به دلیل نداشتن اراده صحیح است و خدمت به خداوند نصیب بندگان با سعادت میشود. شاعر تأکید میکند که اگر کسی در عشق واقعی شهید نشده باشد، حق ندارد از مقام والایی صحبت کند و میافزاید که در دین عاشقان، شکستن بت غرور مهمتر از صد عبادت است. او به زاهدان اشاره میکند که در ظاهر دینی خود تفاوتهایی دارند و بسیاری از آنان هنوز در قالبهای عادت گرفتارند. شاعر همچنین درباره چگونگی دستیابی به کمال و عشق میگوید که باید با عشق و ارادت به خداوند پیش رفت، حتی اگر در این مسیر با مشکلاتی روبرو شویم. در نهایت، او به لزوم افزایش محبت در برابر سختیها اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی دور از خدا باشد و در کارهایش اراده و خواست نداشته باشد، خدمت به او میسر نخواهد بود. تنها کسانی که دارای اراده و خواستند، میتوانند به سعادت و موفقیت دست یابند.
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت عشق نرسیدهای و در این راه جان ندادهای، سخن از مقام و منزلت عشق نزن، زیرا این جایگاه فقط از طریق جانفشانی و شهادت در عشق به دست میآید.
هوش مصنوعی: غرور و خودخواهی را کنار بگذار؛ زیرا در دین عاشقان، شکستن چنین غروری از صد عبادت بهتر و باارزشتر است.
هوش مصنوعی: زاهد، بین کلاه و عمامه تمایزی قائل شده، در حالی که شخص بیچاره هنوز درگیر ظواهر و عادات اجتماعی است.
هوش مصنوعی: طبیب با ناز و محبت ما را به دور از عقل و دانش خود کشیده است، زیرا امید ما از محبوب تنها به عبادت و پرستش اوست.
هوش مصنوعی: دوست داشتن و محبت به کسی نمیتواند به سرانجام مطلوب برسد، مگر اینکه در آنجا که نهایت عشق و ارادت وجود دارد، اتفاق بیفتد.
هوش مصنوعی: شما به عزیزان خود بیمهری بیشتری کنید، ولی بدانید که این بیمهری بیشتر از محبت شما نسبت به آنها ناشی میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای یار برشکسته از ما این چه عادت است
آخر بیا که روی تو دیدن سعادت است
بیمار رنج برده ی دیرینهی توام
ما را چنان بپرس که شرط عیادت است
خود اشتیاق روی تو از هر چه در خیال
[...]
میل دلم بروی تو هر دم زیادت است
وین حد دوستی و کمال ارادت است
هر بامداد روی نو د بدن به فال نیک
ما را دلیل خبر و نشان سعادت است
تو آفتاب عالم هستی و جان ما
[...]
پرسیدم از بتی که ترا در جهان چرا
شام و سحر تعرض عشاق عادت است
گفتا که هست رغبت عشق بتان خطا
آزار اهل عشق بتان را عبادت است
درد دلم ز پرسش ارباب عادت است
بیماریی که هست مرا، از عیادت است
در کنه کفر و دین نرسیده است هیچ کس
هنگامه گرم ساز جهان، رسم و عادت است
آبی که خاکمال دهد آب خضر را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.