درد تو زمان زمان فزون است
وین سوز درون ز حد برون است
عقل از هوس تو بی قرار است
دل در طلب تو بی سکون است
با عشق نر هوشمندی ما
آثار و علامت جنون است
در دست تو دل که خوانیش قلب
خالیست سیه اگر نه خون است
تا جان ز نو بافت بر سخن دست
در دست سخن زبان زبون است
قاف قد و نون ابروانت
برتر ز تبارک است و نون است
تا از تو کمال حکمت آموخت
در حکمت عشق ذوقنون است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق عشق و درد ناشی از آن صحبت میکند. او میگوید که عشق بهحدی عمیق و سوزان است که عقل و دل را بیقرار و بیسکون کرده است. همچنین به وصف زیباییهای معشوق میپردازد و اشاره میکند که عشق به معشوق باعث جنون عقل میشود. شاعر در نهایت به کمال و حکمت عشق که میتواند از معشوق آموخت را میستاید.
هوش مصنوعی: درد تو در طول زمان بسیار زیاد است و این آتش درون تو از حد و مرز فراتر رفته است.
هوش مصنوعی: عقل در پی هوسها و آرزوهای تو آرام و قرار ندارد، و دل نیز در جستجوی تو بیتاب و بیوقفه است.
هوش مصنوعی: با محبت و عشق، نشانههای دیوانگی ما نمایان میشود.
هوش مصنوعی: در دستان تو، دل که آن را میخوانی، درونش خالی است و اگر هم چیزی در آن باشد، فقط درد و غم است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که روح تازهای به سخن دمیده شود و گفتوگو به جریان بیفتد، زبان به بیان احساسات و نظریاتی که در دل دارد میپردازد.
هوش مصنوعی: قد و قامت تو و ابروان نازکت، از بزرگترین نعمتها و زیباییها نیز فراتر است.
هوش مصنوعی: تا از تو یاد گرفتم که چطور باید در عشق عمیق و با شور و شوق زندگی کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دانی که حساب کار چون است
سررشته ز دست ما برون است
دور از تو چه گویمت که چون است
از دیده میان موج خون است
حسن رخش از صفت برون است
هم خود برو و ببین که چون است
دربند در سرای کون است
تا صورت بادهٔ نگون است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.