اگر او یاد من دلخسته کردی
دل آه و ناله را آهسته کردی
نیامد بر سرم چون حیف میرفت
که پای نازک از من خسته کردی
به محراب ار بدیدی زاهة آن روی
دعای ابرویش پیوسته کردی
کجا پروانه با شمعی نشستی
حذر گرز آتش ننشسته کردی
کجا پیش خطش مور سلیمان
که خدمت بامیان بسته کردی
چو بخشش با نبات افتادی و قند
الب او کوزهها را دسته کردی
کمال آن پسته لب گر خواستی نقل
شکرها در دهان بسته کردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیک سوزن مر او را خسته کردی
درش از بهر این بربسته کردی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.