مرا ای مه اگر دیوانه گفتی
نمیرنجم ز تو یارانه گفتی
به زلف و عارضش گفتی غم خویش
شبی بود و چراغ افسانه گفتی
غمش گفتی درون سینهٔ ماست
نشان گنج در ویرانه گفتی
ز ریش دل حکایت کردی ای اشک
خبرها از میان خانه گفتی
گدایِ کوی ما گفتی خیالی ست
تعالی الله که درویشانه گفتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حدیث شمع از پروانه پرسید
نشان گنج از ویرانه پرسید
همین شعر » بیت ۳
غمش گفتی درون سینهٔ ماست
نشان گنج در ویرانه گفتی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.