غم نیست اگر زلفت با فتنه سری دارد
چون نرگس دلجویت با ما نظری دارد
از حالِ دل ریشم تیر تو خبردار است
ز آن روی که او گه گه زاین ره گذری دارد
گویند شکر ذوقی دارد به مذاق امّا
نوش لب شیرینت ذوق دگری دارد
ای مه شب عیشم را بر هم مزن و پرهیز
از آه سحر خیزان کآخر اثری دارد
با ملک جهان میلی ز آن نیست خیالی را
کز عالم درویشی اندک خبری دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر کو بصری دارد با او نظری دارد
با او نظری دارد هر کو بصری دارد
آنکو خبری دارد در بیخبری کوشد
در بیخبری کوشد هر کو خبری دارد
شیرین شکری دارد آن خسرو بت رویان
[...]
در حلقه زلف تو هر دل خطری دارد
زیرا که سر زلفت پر فتنه سری دارد
برآتش دل آبی از دیده همی ریزم
تا باد هوای تو برمن گذری دارد
من در حرم عشقت همخانه هجرانم
[...]
نالیدن مهجوران سوز دگری دارد
حرفی که ز دل خیزد بر دل اثری دارد
گویند نیارد زد کس با تو میگلگون
ممکن بود اینام ا خون جگری دارد
حال دل من میپرس از ناوک مژگانت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.