گنجور

 
 
 
انتشار کتاب «گنجور، قدرت بی‌نهایت کوچک‌ها» نوشتهٔ مهدی سلیمانیه
رباعی ۱۱۰ به خوانش سهیل قاسمی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
منتسب به هر دو سخنور
خیام

همین شعر » بیت ۱

مهتاب به نور دامن شب بشکافت

می نوش، دمی خوشتر از این نتوان یافت

عطار

مهتاب به نور دامن شب بشکافت

میخور که دمی خوشتر ازین نتوان یافت

ابوسعید ابوالخیر

دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت

یک موی ندانست و بسی موی شکافت

گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت

آخر به کمال ذره‌ای راه نیافت

خیام

مهتاب به نور دامن شب بشکافت

می نوش دمی بهتر از این نتوان یافت

خوش باش و میندیش که مهتاب بسی

اندر سر خاک یک به یک خواهد تافت

سنایی

صد بار رهی بیش به کوی تو شتافت

بویی ز گلستان وصال تو نیافت

دل نیست کز آتش فراق تو نتافت

دست تو قوی‌ترست بر نتوان تافت

عطار

جان گرچه درین بادیه بسیار شتافت

مویی بندانست و بسی موی شکافت

گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت

اما به کمالِ ذرّهای راه نیافت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مجد همگر

عمری دلم اندر پی وصل تو شتافت

جان در سر کار کرد و هم کام نیافت

زین رنج هزار یک ندید اسکندر

کز جستن آب زندگی روی نتافت

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مجد همگر
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه