سحر چو بوی گل از طرف مرغزار برآید
نوای زیر و بم از جان مرغ زار بر آید
بیار ای بت ساقی می مروّق باقی
که کام جان من از جام خوشگوار برآید
چو در خیال من آید لب چو دانه نارت
ببوستان روانم درخت نار برآید
خط تو چون بخطا ملک نیمروز بگیرد
خروش ولوله از خیل زنگبار برآید
برآید از نفسم بوی مشک اگر بزبانم
حدیث آن گره زلف مشکبار برآید
چو هندوان رسن باز هر دم این دل ریشم
بدان کمند گر هگیر تا بدار برآید
بود که کام من خسته دل برآید اگرچه
بروزگار مرادی ز روزگار برآید
ببخت شور من بینوا ز گلبن ایام
اگر گلی بدمد صد هزار خار برآید
دعا و زاری خواجو و آه نیم شبانش
اگر نه کارگر آید چگونه کار برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای طبیعت و احساسات درونی خود میپردازد. او بوی گل و صدای پرندگان را به عنوان نمادهای زندگی و شوق معرفی میکند. از ساقی میخواهد که می خوشگوار بیاورد تا از آن نوش کند. شاعر احساس میکند که آرزوها و خیالاتش به درختان و گلها نسبت داده میشوند و در دلش شور و غمی ناشی از جدایی و عشق شعلهور است. او از مشکلات خود و کمبودهای زندگی میگوید و در انتها به دعا و زاریاش اشاره میکند و به این فکر میافتد که آیا امیدی به تغییر وضعیتش وجود دارد یا نه.
هوش مصنوعی: هنگامی که صبح فرا میرسد و بوی گلها از دشت به مشام میرسد، صدای شورانگیز و دلنشینی هم از دل پرندگان در میان آن فضا بلند میشود.
هوش مصنوعی: ای معشوق، بیا و برایم شرابی زیبا آور که با نوشیدن آن، روح و جانم شاداب و راضی خواهد شد.
هوش مصنوعی: وقتی در ذهنم تصویر دندانهای زیبای تو را میبینم، احساسی شگفتانگیز در من به وجود میآید، مانند درختی که در باغ میوه میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی نوشته تو به اشتباه به دست کسی بیفتد، شور و غوغایی میان جمعیت به راه میافتد.
هوش مصنوعی: اگر از دلم بویی خوش به مشام برسد، سخن از آن گره موهای خوشبو و سیاه میگویم.
هوش مصنوعی: به مانند هندیها که همیشه و هر لحظه با جذبهای افسونگر دل مرا میربایند، اگر این بند نازک از عشق کشیده شود و بند محبت مرا نگهدارد، ای کاش تا همیشه در این حال بمانم.
هوش مصنوعی: اگرچه زندگی به من چیزی نمیدهد، اما روزی آرزوهایم تحقق خواهد یافت و دل خستهام از این حال رهایی خواهد یافت.
هوش مصنوعی: بخت بد من را ببین که اگر در این روزگار خوشی یا زیبایی پدیدار شود، پس از آن هزاران مشکل و دردسر سر بر میآورند.
هوش مصنوعی: اگر دعای خواجو و نالههای شبانهاش اثر نداشته باشد، پس چگونه ممکن است کارها سامان بگیرد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هلال عید کزین طاق زرنگار برآید
به ابرویت نرسد گرهزار بار برآید
ز زلف بسته ی مشکین اگر گره بگشایی
از ان گشاد دلم را هزار کار برآید
چو سرو اگر بخرامی به ناز و رخ بنمایی
[...]
بغیر خط که ز روی لطیف یار برآید
ز آب آینه نشنیده کس غبار برآید
ز آه گرم چه پرواست آهنین دل او را
که تیغ از آتش سوزنده آبدار برآید
ز رشک آن لب یاقوت رنگ لعل بدخشان
[...]
خوشا دمی که مرا دیده از غبار برآید
ز گرد هستیم آن نازنین سوار برآید
همین بس است که خود چاک می زنم به گریبان
ز دست کوته ما بیش ازین چه کار برآید؟
ز سرگذشته، به راهت نشسته ایمکه تاکی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.