شمع ما مأمول هر پروانه نیست
گنج ما محصول هر ویرانه نیست
کی شود در کوی معنی آشنا
هر که او از آشنا بیگانه نیست
ترک دارم و دانه کن زیرا که مرغ
هیچ دامی در رهش جز دانه نیست
در حقیقت نیست در پیمان درست
هر که او با ساغر و پیمانه نیست
پند عاقل کی کند دیوانه گوش
زانک عاقل نیست کو دیوانه نیست
نیست جانش محرم اسرار عشق
هر کرا در جان غم جانانه نیست
گرچه ناید موئی از زلفش بدست
کیست کش موئی ازو در شانه نیست
گفتمش افسانه گشتم در غمت
گفت این دم موسم افسانه نیست
گفتمش بتخانه ما را مسجدست
گفت کاینجا مسجد و بتخانه نیست
گفتمش بوسی بده گفتا خموش
کاین سخنها هیچ درویشانه نیست
گفتمش شکرانه را جان می دهم
گفت خواجو حاجت شکرانه نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی مفاهیم عشق و معنای آن میپردازد. او به این نکته اشاره میکند که شمع عشق فقط برای برخی پروانهها جذاب است و گنج واقعی در ویرانهها پدید میآید. همچنین، کسانی که با حقیقت آشنا نیستند نمیتوانند در کوی معنی به درک درستی برسند. شاعر تأکید میکند که در عشق، تنها عشق و دلیریشی میتواند به حقیقت آن پی ببرد و عاقل نمیتواند نصیحت کند چرا که در قید دیوانگی نیست. او به این چالش میپردازد که چه کسی میتواند درک کند که جانش محرم اسرار عشق است و بیان میکند که صحبتهای ظاهری در جستجوی حقیقت چندان ارزشمند نیست. در پایان، شاعر میگوید که هیچ نیازی به شکرانه در مسیر عشق وجود ندارد.
هوش مصنوعی: شمع ما فقط امید هر پروانه نیست و گنج ما تنها نتیجه هر ویرانی نیست.
هوش مصنوعی: هر کس که با آشنایان بیگانه نباشد، در کوی معنی دوست و آشنا خواهد شد.
هوش مصنوعی: من به آزادی خود علاقهمندم و نیاز دارم که به من کمک کنی تا در این راه به هدفم برسم، زیرا هیچچیز دیگری برای رسیدن به آرزوهایم وجود ندارد جز تلاش و کوشش.
هوش مصنوعی: در واقع، هیچکس که با ساغر و پیمانه نیست، نمیتواند به پیمان واقعی و درست پایبند باشد.
هوش مصنوعی: عاقل هرگز نمیتواند به دیوانه نصیحت کند، زیرا دیوانه از فهم و درک خوبی برخوردار نیست.
هوش مصنوعی: کسی که دلش پر از غم عشق نیست، نمیتواند رازهای عشق را درک کند.
هوش مصنوعی: هرچند نمیتوانم رشتهای از زلف او دست بزنم، اما کدامکس میتواند حتی یک تار مو از او در شانهاش پیدا کند؟
هوش مصنوعی: به او گفتم که در داستانها غرق شدم به خاطر غمت، اما او پاسخ داد که این لحظه وقت داستانسرایی نیست.
هوش مصنوعی: به او گفتم که خانه ما مانند یک معبد است، او پاسخ داد که اینجا نه معبد است و نه بتخانه.
هوش مصنوعی: به او گفتم که برایم بوسهای بده، اما او پاسخ داد که سکوت کن زیرا این حرفها مناسب حال درویشان نیست.
هوش مصنوعی: به او گفتم برای شکرگزاری جانم را میدهم، او پاسخ داد که خواجه، نیازی به شکرگزاری نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق بر سیمرغ جز افسانه نیست
زانک عشقش کار هر مردانه نیست
زین غرض مقصود من افسانه نیست
وصف و شرح گلخن و کاشانه نیست
عقل را ره در دل دیوانه نیست
خلوت حق جای هر بیگانه نیست
من نگفتم گفت شیخ افسانه نیست
گفت او چون گفت هر دیوانه نیست
عشق بر سیمرغ جز افسانه نیست
زانکه عشقش کار هر دیوانه نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.