کی آمدی ز تتارای صبای مشک نسیم
بیا بیا که خوشت باد ای نسیم شمیم
دگر مگوی حدیث از نعیم و ناز بهشت
بهشت منزل یارست و وصل یار نعیم
چو روز حشر مرا از لحد بر انگیزند
هنوز شعله زند آتشم ز عظم زمیم
گمان مبر که تمنّای بنده سیم و زرست
نسیم تست مراد من شکسته نه سیم
فتاده است دلم در میان خون چون واو
کشیده زلف ترا در کنار جان چون جیم
از آن مرا ز دهان تو هیچ قسمت نیست
که نیست نقطه ی موهوم قابل تقسیم
بود بمعتقد عاقلان جهان محدث
برون ز عالم عشقت که عالمیست قدیم
بهر دیار که زینجا سفر کنم گویم
خوشا نشیمن طاوس و کوه ابراهیم
کنون چه فایده خواجو ز درس معقولات
که در ازل سبق عشق کرده ئی تعلیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلباختگی است. شاعر با اشاره به نسیم مشکین، به محبو بیت خود میپردازد و از زیباییهای بهشت و نعیم میگوید، اما تأکید میکند که بهشت واقعی در وصال یار است. او از شعلههای عشق خود سخن میگوید که حتی در قیامت نیز افروخته خواهد ماند. شاعر اذعان میکند که آرزوی او تنها عشق و وصال یار است و نه ثروت و زر. او قلبش را در حالتی از درد و عاشقانه توصیف میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که علم و عقل، در برابر عشق واقعی بیفایده هستند.
هوش مصنوعی: هرگاه که تو از سرزمین خوشبوی صبا به اینجا بیایی، بیا و همراه من باش، ای نسیم خوشبو که موجب خوشحالی و شادابی تو هستی.
هوش مصنوعی: دیگر درباره نعمتها و زیباییهای بهشت صحبت نکن، چون بهشت جای یار است و وصال محبوب، خود نعمت و زیبایی است.
هوش مصنوعی: وقتی روز رستاخیز مرا از قبر بیدار کنند، هنوز شعلههای آتش در وجودم میسوزد و در اعماق وجودم احساس عذاب میکنم.
هوش مصنوعی: نباید فکر کنی که آرزوی من فقط به داشتن پول و ثروت محدود میشود، بلکه خواسته من همچون نسیمی است که به دنبال توست و در این میان، آنچه برای من مهم است، چیزی غیر از طلا و نقره است.
هوش مصنوعی: دل من به شدت در حال تیرگی و غم است، مانند حروف واو و جیم که یکی در میان خون و دیگری در کنار جان من قرار گرفته است. این احساسات عمیق و دردناک را میتوان به زیبایی و نازکی زلف تو نسبت داد.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی از تو نصیب من نمیشود، چرا که هیچ یک از چیزهای خیالی که قابل تقسیم باشند، وجود ندارد.
هوش مصنوعی: عاقلان بر این باورند که چیزی که به تازگی خلق شده، نمیتواند از عشق تو خارج باشد، زیرا این عشق جهانی است که همیشه وجود داشته است.
هوش مصنوعی: هر جا که سفر کنم، با خود میگویم که خوشا به حال کسانی که در سرزمینهای زیبا و دلنشین زندگی میکنند، مانند طاوس و کوه ابراهیم.
هوش مصنوعی: اکنون چه سودی دارد که خواجو از دروس منطقی و فلسفی بهره ببرد، در حالی که در ازل عشق را پیش از آموزش آموخته است؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کسی که او کند از کان که به میتین سیم
مکن بر او بر بخشایش و مباش رحیم
بر آن صحیفة سیمین مسای مشک مقیم
که رنگ مشک نماید بر آن صحیفة سیم
مکن ستیزه اگر چند خوبرویان را
ستیزه کردن بیهوده عادتیست قدیم
غرض ز مشک نسیمست ، رنگ نیست غرض
[...]
چو روی چرخ شد از صبح چون صحیفه سیم
ز قصر شاه مرا مژده داد باد نسیم
که عز ملت محمود سیف دولت را
ابوالمظفر سلطان عادل ابراهیم
فزود حشمت و رتبت به دولت عالی
[...]
سپهر دولت و دین آفتاب هفت اقلیم
ابوالمظفر شاه مظفر ابراهیم
کشید رایت منصور سوی لوهاور
به طالعی که تولا کند به دو تقدیم
قضا ز هیبت او دیده حال شرع قوی
[...]
تویی که دل بتو کردند عاشقان تسلیم
سلیم باشد ، اگر جان بتو دهند ، سلیم
یکی منم ، که اگر صد هزار جان بودم
بجان تو که کنم جمله را بتو تسلیم
ز طلعت تو بخورشید داده اند فروغ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.