باز هشیار برون رفته و مست آمده ایم
وز می لعل لبت باده پرست آمده ایم
تا ابد باز نیائیم از پی آنک
مست جام لبت از عهد الست آمده ایم
از درت بر نتوان خاست از آنروی که ما
بر سر کوی تو از بهر نشست آمده ایم
با غم عشق تو تا پنجه در انداخته ایم
چون سر زلف سیاهت بشکست آمده ایم
سر مادار که سر در قدمت باخته ایم
دست ما گیر که در پای تو پست آمده ایم
بر سر کوی تو زینگونه که از دست شدی
ظاهر آنستکه آسانت بدست آورده ایم
عیب سرمستی خواجو نتوان کرد چو ما
باز هشیار برون رفته و مست آمده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر درباره تجربه عشق و مستی ناشی از آن صحبت میکند. او بیان میکند که از سویی هشیار و از سویی دیگر مست است و برای عشق محبوبش به در خانهاش آمدهاند. این عشق را همچون بادهای از لبان محبوب میبیند که او را به یاد عهد الست میاندازد و باعث میشود تا از دنیا و خود فاصله بگیرد. شاعر به عشق و غم ناشی از آن اشاره میکند و به نوعی تسلیم و افتادگی در برابر محبوبش را نشان میدهد. او همچنین بیان میکند که در دنیای عشق، ظواهر ممکن است گمراهکننده باشد و با وجود تلاشهای زیاد، هنوز در پی محبوبش هست. در نهایت، تاکید میکند که نمیتوان از سرمستی و عشق به آسانی گذشت و همیشه در این حالت باقی میماند.
هوش مصنوعی: باز هوشیار شدهام و به بیرون آمدهام، در حالی که به مستی افتادهام. از شراب لب های سرخ تو به شوق و حال خوش آمدهام.
هوش مصنوعی: ما برای همیشه بازنخواهیم گشت، چرا که به خاطر نوشیدن جام لبهای تو، از زمان عهد الست به اینجا آمدهایم.
هوش مصنوعی: از در خانهات نمیتوانیم بلند شویم زیرا ما به خاطر تو و برای نشستن در خیابان تو آمدهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر عشق تو با غم و اندوه دست و پنجه نرم کردهایم و حالا که زلف سیاه تو شکسته شده، به اینجا آمدهایم.
هوش مصنوعی: ما همه چیز خود را در پای تو فدای تو کردهایم، پس دست ما را بگیر که در پیشگاه تو حقیر و کوچکتر از آن هستیم که به تو نزدیک شویم.
هوش مصنوعی: در کوچه و خیابان تو، به این شکل که از عشق و محبت دچار شدم، مینماید که آنچه به راحتی به دست آمده، خیلی کمارزش است.
هوش مصنوعی: نمیتوان عیب و نقص خوشحالی و شادابی خواجو را برطرف کرد چرا که ما بعد از اینکه هوشیار شدهایم، دوباره به حالت سرمستی و شادی برگشتهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در فروبند که ما عاشق این میکدهایم
درده آن باده جان را که سبک دل شدهایم
برجه ای ساقی چالاک میان را بربند
به خدا کز سفر دور و دراز آمدهایم
برگشا مشک طرب را که ز رشک کف تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.