پرده ابر سیاه از مه تابان بگشای
روز را از شکن طره ی شبگون بنمای
کاکل مشک فشان بر مه شب پوش مپوش
سنبل غالیه سا بر گل خودروی مسای
سپه شام بدان هندوی مشکین بشکن
گوی خورشید بدان زلف چو چوگان بربای
هر که در ابروی چون ماه نوت دارد چشم
گردد از مهر تو چون ماه نو انگشت نمای
حال من با تو کسی نیست که تقریر کند
پیش سلطان که دهد عرض تمنّای گدای
سرو را بر لب هر چشمه اگر جای بود
جای آن هست که بر چشم منش باشد جای
ای مه روشن اگر جان منی زود برای
وی شب تیره اگر عمر منی دیر مپای
صبح امّید من از جیب افق سر برزن
روز اقبال من از مطلع مقصود بر آی
کی برد ره بسرا پرده ی قربت خواجو
پشّه را بین که کند آرزوی وصل همای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مهرگان آمد و سیمرغ بجنبید از جای
تا کجا پرزند امسال و کجا دارد رای
وقت آن شد که به دشت آید طاوس و تذرو
تاشود بر سر شخ کبک دری شعر سرای
نیز در بیشه و در دشت همانا نبود
[...]
ای ترا کرده خدا بر ملکان بار خدای
شکر بادا که ترا داد بما باز خدای
جان و دل باز نیامد بتن خسته ما
تا ترا باز نیاورد جهاندار بجای
چو شبانی تو و ما چون رمه و فتنه چو گرگ
[...]
ویحک ای صورت منصوریه باغی و سرای
یا بهشتی که به دنیات فرستاد خدای
گر به عینه نه بهشتی نه جهانی که جهان
عمر کاهست و تو برعکس جهان عمرفزای
نیلگون برکهٔ عنبر گل بسد عرقت
[...]
چیست آن جرم مربع بفلک ساخته جای
آنکه دارد ز شرف بر سر نه گردون پای
خال رخساره دین چتر سر خسرو شرع
نقطه نون نبوت علم علم فزای
مردم چشم شریعت حجرالاسود عقل
[...]
تو همه کاخ طرب سازی و خاقانی را
در همه تبریز اندهکدهای بینم جای
او بدین یک درهٔ خویش تکلف نکند
تو بدین ششدرهٔ خویش تفاخر منمای
ماه در هفت فلک خانه یکی دارد و بس
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.