ای از گل رخسار تو خون در دل لاله
بر لاله ز مشک سیه افکنده کلاله
باز آی که چشم و رخت ای ماه غزل گوی
این عین غزال آمد و آن رشک غزاله
از خاک درت بر نتوان گشت که کردند
ما را بحوالی سرای تو حواله
آورده بخونم رخ زیبای تو خطّی
چون بنده مقرّست چه حاجت بقباله
آن جان که ز لعلت بگه بوسه گرفتم
دینیست ترا بر من دلسوخته حاله
برخیز و برافروز رخ از جام دلفروز
کز عشق لبت جان بلب آورد پیاله
از آتش مِی بین رخ گلرنگ نگارین
همچون ورق لاله پر از قطره ی ژاله
چشمم بمه چارده هرگز نشود باز
الّا به بُتی ماه رخ چارده ساله
تا گشت گرفتار سر زلف تو خواجو
چون موی شد از مویه و چون نال زناله
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق که با ویژگیهای طبیعی چون گل و لاله توصیف شده است، میپردازد. شاعر از عشق و شیفتگیاش نسبت به معشوق میگوید و از او میخواهد که به سویش بازگردد. او همچنین به حالت دلسوختگی و شوق انتظار اشاره میکند و مینویسد که هیچچیزی نمیتواند مانع او در رسیدن به معشوق شود. شعر شامل تمثیلهایی از زیبایی و عشق است و در نهایت به ناامیدی و دلتنگی شاعر اشاره میکند.
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو مانند گلی است که خون دل لالهها را به نمایش میگذارد و از کلاهی سیاه، بر روی آنها زینت میافکند.
هوش مصنوعی: عزیزم، برگرد و به نزد من بازگرد که چشمان تو و چهرهات همچون ماهی در زیباترین شعرها میدرخشد. مثل آن غزالی که به زیبایی تو مینگرد، من هم در حسرت زیباییات قرار گرفتهام.
هوش مصنوعی: از زمین درب خانهات نمیتوانم دور شوم، زیرا ما را به سمت منزل تو رهنمون شدهاند.
هوش مصنوعی: به دلخواه خودم جملاتی را درباره زیبایی چهرهات مینویسم، نیازی به سند رسمی و مدارک نیست.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر بوسهای که از لبهای تو گرفتم، به تو مدیون است و این حال من را به آتش کشیده است.
هوش مصنوعی: بیدار شو و با چهره زیبا، از جام دلفروزش نور افشانی کن، زیرا عشق لبهای تو، جان را به حالت بیحالی میرساند و پیاله را پر میکند.
هوش مصنوعی: از گرمای می در چهرهی زیبا و رنگین او، مانند ورق لاله، قطرات شبنم درخشان نشسته است.
هوش مصنوعی: چشم من هرگز به روی هیچ چیز دیگری جز زیباییهای معشوق خوشرویم باز نمیشود.
هوش مصنوعی: وقتی که در دام زیبایی و شگفتی موهای تو افتادم، دل من از شدت غم و اندوه مانند موها در هم tangled شد و به صدای ناله درآوردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هست انجمن ما چمنی پر گل و لاله
گل عارض ساقیست دراو لاله پیاله
افسرده چو ژاله ست نگهدار خدایا
از ساحت این تازه چمن آفت ژاله
باشد سخن عشق یکی لیک گرفته
[...]
خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله
ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله
در طرف چمن ساقی دوران می عشرت
در ساغر گل کرده و پیمانهٔ لاله
بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران
[...]
تا لاله و گل هست میان گل و لاله
با لاله رخی کن می گلگون به پیاله
یارب چه گلی ای گل رعنا که در این باغ
نه بوی تو دارد گل و نه رنگ تو لاله
یک روز به من نگذرد از عمر که بی تو
[...]
کرد آنچه در اطراف جهان بود حواله
دیگر نه به من عمه بجا ماند و نه خاله
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.