گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خواجوی کرمانی

مرا ز هجر تو امّید زندگانی کو

در آرزوی توام لذّت جوانی کو

اگر نه عمر منی رسم بیوفائی چیست

وگر زمانه نئی شرط مهربانی کو

میان بادیه ی غم ز تشنگی مُردم

زلال مشربه ی عذب شادمانی کو

ز جام لعل سمن عارضان سیمین بر

مِی مروّق نوشین ارغوانی کو

درون مصطبه در جسم جام مینائی

ز دست یار سبک روح روح ثانی کو

میست کاب حیاتست در سیاهی شب

چو خضر وقت توئی آب زندگانی کو

وجود خاکی ما پیش از آنکه کوزه کنند

بگوی فاش که آن کوزه ی نهانی کو

گرفت این شب دیجورم از ستاره ملال

فروغ شعشعهٔ شمع آسمانی کو

مگر ز درد دلم بسته شد رهش ورنی

طلیعه ی نفس صبح کامرانی کو

صبا بگوی که تسکین جان آدم را

نسیم روضه ی فردوس جاودانی کو

برون ز کون و مکانست گرچه پروازم

خروش شهپر طاوس لامکانی کو

فتاده بر دو جهان پرتو تجلّی دوست

صفیر بلبل بستان لن ترانی کو

چو بانگ و ناله ی خواجو فتاد در ره عشق

غریو دمدمه ی کوس کاروانی کو