دیشب در آمد آن بت مهروی شبنقاب
بر مه کشید چنبر و در شب فکند تاب
رخسارش آتش و دل بیچارگان سپند
لعل لبش می و جگر خستگان کباب
بر مشتری کشیده زمشک سیه کمان
بر آفتاب بسته ز ریحان تر طناب
در بر قبای شامی پیروزهگون چو ماه
بر سر کلاه شمعی زرکش چو آفتاب
آتش گرفته آب رخ وی زتاب می
آبش نهان در آتش و آتش عیان ز آب
هم شمع برفروخته از چهره هم چراغ
هم نقل ریخته ز لب لعل و هم شراب
بنهاده دام بر مه تابان ز عود خام
وافکنده دانه بر گل سوری ز مشک ناب
میزد کلاله بر گل و هر لحظه میشکست
بر من به عشوه گوشهٔ بادامِ نیمخواب
از راه طنز گفت که خواجو چرا برفت؟
گفتم ز غصّه گفت ذهاباً بلا ایاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیبایی معشوق میپردازد که در شب ظاهر شده و با نقابش محیط را زینت بخشیده است. چهره او مانند آتش است و لبهایش همچون لعل، دل عاشقان را میسوزاند. او زیباییهای طبیعی را به تصویر میکشد و از جلوههای شب بهره میبرد. شاعر از زیباییهای معشوق و تأثیر آن بر خود و دیگران سخن میگوید و به نوعی درگیر احساسات غم و شوق است. در پایان، اشارهای به درد و غم ناشی از جدایی و عدم حضور معشوق میکند.
هوش مصنوعی: دیشب آن معشوق زیبا با چهرهای پنهان به درون آمد و دایرهای از زلفهایش را بر چهره ماه افکند و در شب نور و درخشندگی ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: چهرهاش همچون آتش است و دل بیچارگان مانند آتش میسوزد. لبهایش قرمز و همچون لعل میدرخشد و دلی که از عشق خسته شده، مانند کباب میسوزد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و ظرافت توصیف میکند که عطر مشک به مشتری رسیده و مخصوصاً اشاره به کمانی سیاه دارد که مانند ریحان به آفتاب نزدیک شده است. این تصاویر زیبا نشاندهندهٔ هماهنگی و ارتباط میان زیباییهای طبیعی و آسمانی است.
هوش مصنوعی: در آغوش خود، لباسی زیبا و ابریشمی مانند رنگ شامی دارد، درست مانند ماهی که بر روی کلاهی با نقشی طلایی درخشان میتابد، همچون آفتاب.
هوش مصنوعی: چهره او مانند آتش میسوزد و در عین حال آب درونش پنهان است. گرما و زیباییاش بهوضوح دیده میشود، اما عمق وجودش هنوز مرموز و آرام است.
هوش مصنوعی: این بیت به وصف فضایی پر از زیبایی و جذابیت میپردازد. در این فضا، شعلههای شمع و نور چراغ درخشان هستند و شیرینیهایی مانند نقل از لبان شخصی زیبا ریخته میشود. همچنین، شراب نیز به این جو حالتی شاداب و نشاطآور میبخشد. این تصویرها به نوعی احساس لذت و دلپذیری را منتقل میکنند.
هوش مصنوعی: با نخی از عود خام، دامی روی ماه تابان قرار داده است و دانهای از مشک ناب بر گل سرخی افکنده است.
هوش مصنوعی: درختی که گلهایش را میزد و هر بار بامحبت و ناز در کنار من قرار میگرفت، مانند دختری که در خواب نیمهخواب است و به آرامی در گوشهای نشسته است.
هوش مصنوعی: گفتند چرا خواجو رفت؟ من پاسخ دادم که از غصه رفته است و افزودند که نه، این فقط یک بلا و مشکل است که برمیگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا کی کنی عذاب و کنی ریش را خضاب؟
تا کی فضول گویی و آری حدیث غاب؟
گفتم متاب زلف و مرا ای پسر متاب
گفتا که بهر تاب تو دارم چنین بتاب
گفتم نهی برین دلم آن تابدار زلف
گفتا که مشک ناب ندارد قرار و تاب
گفتم که تاب دارد بس با رخ تو زلف
[...]
ای باز کرده چشم و دل خفته را ز خواب،
بشنو سؤال خوب و جوابی بده صواب:
بنگر به چشم دل که دو چشم سرت هگرز
دیدهاست چشمهای که درو نیست هیچ آب
چشمهست و آب نیست، پس این چشمه چون بُوَد؟
[...]
چون از فراق دوست خبر دادم آن غراب
رنگ غراب داشت زمانه سیاه ناب
چونانکه از نشیمن بر بانگ تیر و زه
بجهد غراب ناگه جستم ز جای خواب
از گریه چون غرابم آواز در گلو
[...]
ای تیغ تو کشیده ترا ز تیغ آفتاب
ای نجم دین و از تو به کفر اندر اضطراب
با همت تو وهم نداند برید راه
با هیبت تو دهر نیارد چشید خواب
حکم ترا مطیع بود روز و شب فلک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.