گنجور

 
خواجوی کرمانی

ناگشته شبی چو طره هم زانویش

در پای فتاد کارم از گیسویش

دل در سر او رفت و من سوخته دل

خوردم جگر سوخته از پهلویش

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode