گهی که شرح فراقت کنم بدیده سواد
شود سیاهی چشمم روان بجای مداد
کجا قرار توانم گرفت در عربت
که گشته ام بهوای تو در وطن معتاد
هر آنکسی که کند عزم کعبه ی مقصود
گر از طریق ارادت رود رسد بمراد
در آن زمان که وجودم شود عظام و میم
ز خاک من شنوی بوی بوستان و داد
مریز خون من خسته دل بتیغ جفا
مکن نظر بجگر خستگان بعین عناد
بهر چه امر کنی آمری و من مأمور
بهر چه حکم کنی حاکمی و من منقاد
کسی که سر کشد از طاعتت مسلمان نیست
که بغض و حب تو عین ضلالتست و رشاد
بسا که وصف عقیق تو مردم چشمم
بخون لعل کند بر بیاض دیده سواد
مخوان براه ز شادای فقیه و وعظ مگوی
مرا که پیر خرابات می کند ارشاد
من و شراب و کباب و نوای نغمه ی چنگ
تو و صیام و قیام و صلاح و زهد و سداد
چو سوز سینه برد با خود از جهان خواجو
ز خاک او نتوان یافتن برون ز رماد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات شاعر درباره عشق و دلتنگیاش میپردازد. او از غم فراق و تأثیر آن بر روح و جسمش سخن میگوید. شاعر نمیتواند در مکانی قرار بگیرد، زیرا دلتنگی برای معشوقش او را آشفته کرده است. او بیان میکند که هر کسی که به سوی کعبه عشق برود، به هدف خود خواهد رسید. همچنین شاعر به امانتداری در عشق و طاعت معشوق تأکید میکند و میگوید کسی که از طاعت معشوق سرپیچی کند، مسلمان نیست. او به تمایلات دنیوی خود اشاره میکند و تضاد بین لذتهای دنیا و زهد را بیان میکند. در نهایت، او به تقدیر و مرگ اشاره میکند و میگوید که پس از مرگش، از خاک او بوی گل خواهد آمد و از دنیای خاکی نمیتوان جدا شد.
هوش مصنوعی: هر گاه از دوری تو سخن میگویم، اشکهایم مانند جوهر سیاهی میشود که به جای مداد بر کاغذ میریزد و چشمانم را پر از غم و اندوه میکند.
هوش مصنوعی: نمیدانم در کجا باید آرام بگیرم، زیرا به خاطر عشق تو در دیاری که به آن عادت کردهام، دچار حرکت و بیقراری هستم.
هوش مصنوعی: هر کسی که عزم رفتن به کعبهی هدف را داشته باشد، اگر با نیت و ارادهی قوی راه را بپیماید، به آرزوی خود خواهد رسید.
هوش مصنوعی: وقتی که بدنم تبدیل به خاک و استخوان شود و از خاکم بوی گل و عطر باغ را بشنوی، داد و فریاد میزنم.
هوش مصنوعی: خون مرا نریز و با سختی به قلب من آسیب نزن. به درد و رنج دلهای شکسته با بدبینی نگاه نکن.
هوش مصنوعی: هر چه بگویی من آمادهام و تابع دستوراتت هستم، و هر حکمی که بدهی، من هم از تو پیروی میکنم.
هوش مصنوعی: کسی که از فرمان تو سرپیچی کند، مسلمان واقعی نیست؛ زیرا دوست داشتن و دشمنی کردن تو، خود نشانهای از گمراهی و انحراف است.
هوش مصنوعی: بسیاری از اوقات توصیف زیبایی عقیق تو باعث میشود که اشک از چشمانم بریزد و لکهای از خون بر سفیدی چشمم بیفکند.
هوش مصنوعی: به من نگو که از طریق نصیحتها و درسهای آموزنده فقیه باید زندگی کنم. بگذار که پیر میخانه راهنماییها و هدایتهای خود را به من بدهد.
هوش مصنوعی: من در حال لذت بردن از شراب و کباب هستم و صدای دلانگیز چنگ تو را میشنوم، در حالی که به عبادت و کارهای نیک و تزکیه نفس نیز میاندیشم.
هوش مصنوعی: وقتی آتش دل خواجو او را از این دنیا برد، دیگر نمیتوان از خاک او چیزی پیدا کرد، جز خاکسترش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد
برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد
درست و راست کناد این مثل خدای ورا
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
[...]
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد
مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف
شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد
یمین دولت شاه زمانه با دل شاد
بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد
بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای
حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد
هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان
[...]
همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد
شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد
گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا
گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد
ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست
[...]
دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل
که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.