گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خواجوی کرمانی

زُر أرض دار سُعدی یا بارق الغوادی

طُف حول ربع سُلمی یا دارع البوادی

غافل مشو ز سوزم چون آه سینه دیدی

و اندیشه کن ز آتش چون دود گشت بادی

نارُ الهموم هاجت من قلبی اشتغالاً

ماه الغرام تجری من مدمعی کواد

کس را مبادا زینسان حاصل ز درد هجران

بی‌خویشی و غریبی، رندی و نامرادی

فی اضلعُی حللتم کالسر فی الجنان

فی مُقلتی نزلتم کالنور فی السواد

هرچند بی‌هدایت واصل نمی‌توان شد

در عشق سالکان را جز عشق نیست هادی

یا مولِعاً بهجری لا یمکن اصطباری

یا زایر الغیری ما غبت عن فؤادی

خواجو چو نیک نامی در راه عشق تنگست

تا در پی صلاحی میدان که در فسادی

 
 
 
مولانا

گر چه به زیر دلقی شاهی و کیقبادی

ور چه ز چشم دوری در جان و سینه یادی

گر چه به نقش پستی بر آسمان شدستی

قندیل آسمانی نه چرخ را عمادی

بستی تو هست ما را بر نیستی مطلق

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

ای باد بامدادی خوش می‌روی به شادی

پیوند روح کردی پیغام دوست دادی

بر بوستان گذشتی یا در بهشت بودی

شاد آمدی و خرم فرخنده بخت بادی

تا من در این سرایم این در ندیده بودم

[...]

اوحدی

سوگند من شکستی، عهدم به باد دادی

با این ستیزه رویی روز و شبم به یادی

گفتی: چو کارت افتد من دستگیر باشم

خود با حکایت من دیگر نیوفتادی

چستی نمودم، ای جان، در کار عشق اول

[...]

آذر بیگدلی

ای باد بامدادی، میآیی از چه وادی؟!

کز بیدلان برآمد فریاد وافؤادی!

گفتم: بیا، که آبی بر آتشم فشانی؛

دردا که تا رسیدی، خاکم بباد دادی!

ساقی کله شکسته، مطرب ترانه بسته؛

[...]

فروغی بسطامی

نقد غمت خریدم با صد هزار شادی

روی مراد دیدم در عین نامرادی

مات خط تو بودم در نشهٔ نباتی

خاک در تو بودم در عالم جمادی

اول به من سپردی گنج نهان خود را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه