خسرو گل بین دگر ملک سکندر یافته
باز بلبل باغ را طاوس پیکر یافته
طائر میمون مینای فلک یعنی ملک
دشت را از روضه ی فردوس خوشتر یافته
می پرستان قدح کش نرگس سرمست را
تبشی و منغر بدست از نقره و زر یافته
عالم خاکی نسیم باد عنبر بیز را
همچو انفاس مسیحا روح پرور یافته
خضر خضراپوش علوی آنک خوانندش سپهر
از شقایق فرش غبرا را معصفر یافته
غنچه کو را اهل دل ضحاک ثانی می نهند
چون فریدون افسر جمشید بر سر یافته
آسمانی گشته فرش خاک و طرف گلشنش
مرغ را رامین و گل را ویس دلبر یافته
مؤبد زرد گلستان آنک خیری نام اوست
از شکوفه آسمانی پر زاختر یافته
در چمن هر کو چو من سر مست و حیران آمده
جام زرین بر کف سیمین عبهر یافته
وانک چون خواجو دل و دین داده از مستی بباد
باده ی جانبخش را با جان برابر یافته
می کشان صحن بستانرا زبس برگ و نوا
همچو بزم شاه جم جام مظفر یافته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای نهال مملکت از عدل تو بر یافته
وی همای سلطنت از عدل تو پر یافته
در جهانداریت گردون فتنه در سر داشته
وز ملکشاهیت عالم رونق از سر یافته
از مثال تو جهان در نقش الله المعین
[...]
ای که پیغمبر مقام از عرش برتر یافته
ز آستانت آسمان معراج دیگر یافته
هم به لطفت از مقام قاب و قوسین از خدا
مصطفی اسرار سبحانالذی دریافته
هم به بویت از گلستان ماوحی هر نفس
[...]
ای ز خاک درگهت خورشید زیور یافته
آسمان از ریگ صحرای تو اختر یافته
تا دم محشر ز دست جوهر شمشیر تو
شاهدان فتح و نصرت زیب و زیور یافته
چهره تا بر خاک درگاه تو سوده آفتاب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.