تا چند دم از گل زنی ای باد بهاران
گل را چه محل پیش رخ لاله عذاران
هر یار که دور از رخ یاران بدهد جان
از دل نرود تا ابدش حسرت یاران
منعم مکن از صحبت احباب که بلبل
تا جان بودش باز نیاید ز بهاران
گر صید بتان شد دل من عیب مگیرید
آهو چه کند در نظر شیر شکاران
در بحر غم از سیل سرشکم نبود غم
کانرا که بود خرقه چه اندیشه ز باران
تا تاج سر از نعل سم رخش تو سازیم
یک راه عنان رنجه کن ای شاه سواران
گر نقش نگارین تو بینند ز حیرت
از دست بیفتد قلم نقش نگاران
از لعل تو دل بر نکنم زانک بمستی
جز باده نباشد طلب باده گساران
خواجو چکنی ناله که پیش گل صد برگ
باشد بسحر باد هوا بانگ هزاران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای بهار و گلها اشاره میکند و میگوید که دوست داشتن یاران از دل نمیرود و حسرت آنها همیشه باقی خواهد ماند. او از بودن در جمع دوستان و معشوقان لذت میبرد و زندگانی را بدون آنها بیفایده میداند. شاعر نسبت به عشق و زیبایی معشوقش نیز ابراز احساسات کرده و تأکید میکند که هیچ چیز نمیتواند او را از عشق و زیبایی معشوقش دور کند. با استفاده از تشبیهات زیبا، او عشق را به یک بازی شیرین تشبیه میکند و در نهایت، به جنبههای هنری و تأثیر زیبایی معشوق بر هنرمندان اشاره دارد.
هوش مصنوعی: ای باد بهاری، تا کی مشغول چیدن گلها هستی؟ گلها چه ارزشی دارند در برابر زیبایی و جلوهی رخ لالههای زیبا؟
هوش مصنوعی: هر دوستی که از چهره دوستانش دور باشد و جانش را بدهد، دلش تا ابد به یاد آن دوستان حسرت خواهد خورد.
هوش مصنوعی: دوستداشتن دوستان و حاضر بودن در کنار آنها را از خود نگیری، چون بلبل تا زمانی که زنده باشد از بهار دور نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر دل من گرفتار زیباییها شده، به او ایرادی نگیرید؛ چون آهو در نگاه شیر، چه کاری میتواند انجام دهد؟
هوش مصنوعی: در دریای غم، از سیلاب اشکهایم خبری نیست؛ چرا که کسی که دارای لباس عافیت است، چرا باید نگران باران باشد؟
هوش مصنوعی: ما میخواهیم تاج را از سم اسب تو بسازیم؛ بنابراین، ای شاه سواران، لطفاً کمی زحمت بکش و مسیر را هموار کن.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو را ببینند، از حیرت و شگفتی، قلم نقاشان از دستشان میافتد.
هوش مصنوعی: من از زیبایی تو دل کندم زیرا در حال مستی تنها چیزی که وجود دارد نوشیدن شراب نیست و فقط شرابنوشان به دنبال آن میروند.
هوش مصنوعی: خواجو به شکایت و ناله میپردازد، چرا که در نزدیکی گل صد برگ، نسیم صبح صدای بلندی از هزاران گل به گوش میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلها بربودند و برفتند سواران
ما پای به گل در شده زین اشک چو باران
او رفت، که روزی دو سه را باز پس آید
ما دیده به راه و همه شب روز شماران
بر کشتنم ار شاه سواری بفرستد
[...]
بگشاد نقاب از رخ گل باد بهاران
شد طرف چمن بزمگه باده گساران
شد لاله ستان گرد گل از بس که نهادند
رو سوی تماشای چمن لاله عذاران
در موسم گل توبه ز می دیر نپاید
[...]
گرجن و بشر دیو و پری باد سواران
شمشیر گذاران
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.