سوز غم تو آتشم از جان برآورد
مهر تو دودم از دل بریان برآورد
چشم پر آب ما چو ز بحرین دم زند
شور از نهاد قلزم و عمان برآورد
گردون لاجورد بدور عقیق تو
بس خون لعل کز جگر کان برآورد
مرغ دلم ز عشق گلستان عارضت
هر دم هوا بگیرد و افغان برآورد
ما را بباد داد و گر آن کفر زلف تست
این مان بتر بود که زایمان برآورد
هر لحظه چشم ترک تو چون کافران مست
خنجر بقصد خون مسلمان بر آورد
با کوه اگر صفت کنم از شوق کازرون
آه از دل شکسته ی نالان برآورد
گر اشتیاق کعبه برینسان بود بسی
ماه را بگرد کوه و بیابان برآورد
خواجو چنین که چشمه ی خونبار چشم تست
هر دم معینست که طوفان برآورد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر دم دلم ز عشق تو افغان برآورد
وز شوق (تو) بجای نفس جان برآورد
طفلیست روح من که بامید شیر وصل
از مهد جسم هر نفس افغان برآورد
لعل لب تو چون سر پستان خوهد گزید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.