گنجور

 
خاقانی

خاقانی را آنکه بود سلطان هنر

چون شمع بسی نشست بر کرسی زر

اکنون چو چراغ است به کشتن درخور

بر نطع نشسته اشک ریزان در بر

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode