گنجور

 
خاقانی

آنچه افتاد چند بار مرا

پند نگرفتم ای فلان که منم

آنچه هستم چرا نمی‌گویم

گفتم ای خام قلتبان که منم

شده‌ام سیر زین جهان زیراک

نیست خیری در این جهان که منم

که مرا هیچ‌کس نمی‌داند

داند ایزد مرا چنان که منم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مولانا

اه چه بی‌رنگ و بی‌نشان که منم

کی ببینم مرا چنان که منم

گفتی اسرار در میان آور

کو میان اندر این میان که منم

کی شود این روان من ساکن

[...]

حسین خوارزمی

طرفه بی نام و بی نشان که منم

بوالعجب ظاهر و نهان که منم

چون تو با خویشتن گرفتاری

کی شناسی مرا چنان که منم

بخدا نیم چو نمی ارزد

[...]

حزین لاهیجی

عقل دور است از آن جهان که منم

عشق داند مرا چنان که منم

سره ام در قمار سربازی

حبّذا سود بی زیان که منم

چشم صورت حجاب اگر نشود

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه