گنجور

 
خاقانی

آتش عیاره‌ای آب عیارم ببرد

سیم بناگوش او سکهٔ کارم ببرد

زلف چلیپا‌خَمش در بن دیْرم نشاند

لعل مسیحادَمش بر سرِ دارم ببرد

ناله‌کنان می‌دوم سنگ به بر در، چو آب

که‌آب من و سنگ من غمزهٔ یارم ببرد

جوجوم از عشق آنک خالش مشکین جو اَست

دل جو مشکینش دید خر شد و بارم ببرد

رفت قراری بدانک دل به دو زلفش دهم

دل به قراری که رفت، رفت و قرارم ببرد

دید دلم وقف عشق خانهٔ بام آسمان

خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد

عشق برون آورد مُهره ز دندان مار

آمد و دندان‌کنان در دم مارم ببرد

گفت که خاقانیا آب رخت چون نماند

آب رخم هم به آب، گریهٔ زارم ببرد

 
 
 
جدول قرآن کریم
خاقانی

آتش عیاره‌ای آب عیارم ببرد

سیم بناگوش او رونق کارم ببرد

لعل مسیحا دمش در بن دیرم نشاند

زلف چلیپا خمش بر سر دارم ببرد

در گرو نرد عشق جان و دلی داشتم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه