گنجور

 
افسر کرمانی

شماره ۱: ‌دوشینه همی می‌گفت در مجلس ما چنگی - وافغانش همی می‌رفت هر لحظه به فرسنگی

شماره ۲: فشاند ژاله به گلشن سحاب نیسانی - بفرق لاله و گل کرد گوهر افشانی

شماره ۳: بلندی یافت کوه از پای در دامن کشیدن‌ها - به سنگ آمد سر سیلاب، از بی‌جا دویدن‌ها

شماره ۴: راد کف، آقا محمد جعفر، ای کز بدو حال - مردی و مردم نوازی در نهادت مدغم است

شماره ۵: بخت بدم از ساحت کرمان به بم انداخت - از گلشن عیشم سوی زندان غم انداخت

sunny dark_mode