ماه ما را آسمانی دیگر است،
سرو ما را بوستانی دیگر است
گو دگر کیوان مده زحمت به خویش،
کاین فلک را، پاسبانی دیگر است
ساکن این ملکم و از یمن عشق،
هر دمم جان در جهانی دیگر است
گنگ مادرزادم و در وصف دوست،
هر سر مویم زبانی دیگر است
گوش جان را باز کن، تا بشنوی
هر زبانم را بیانی دیگر است
زار می نالیدم و آن شوخ گفت:
بلبل ما را، فغانی دیگر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عشق را گوهر ز کانی دیگر است
مرغ عشق از آشیانی دیگر است
هرکه با جان عشق بازد این خطاست
عشق بازیدن ز جانی دیگر است
عاشقی بس خوش جهانی است ای پسر
[...]
شرح حالش را بیانی دیگر است
محرم رازش زبانی دیگر است
آنچه گفتم از جهانی دیگر است
این کتاب از آسمانی دیگر است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.