چون خواب نیاییم بدین چشم درون
وز دل نشوی دمی چو اندیشه برون
زین چشم چه آید بجز از قطرۀ آب؟
زین دل چه گشاید بجز از چشمۀ خون؟
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
چون خواب نیاییم بدین چشم درون
وز دل نشوی دمی چو اندیشه برون
زین چشم چه آید بجز از قطرۀ آب؟
زین دل چه گشاید بجز از چشمۀ خون؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تأمل بر احساسات و تفکرات انسانی اشاره دارد. شاعر میگوید وقتی در خواب نیستیم و به درون خود نمینگریم، از دل ما هیچ چیزی جز اندیشه بیرون نمیآید. او به تضاد بین چشم و دل اشاره میکند و میگوید که از چشم تنها قطرهای آب و از دل تنها چشمهای از خون برمیخیزد. در این شعر، به عمق احساسات انسانی و رنجهای درونی پرداخته شده است.
هوش مصنوعی: وقتی که در خواب نیستیم و هوشیاریم، نمیتوانیم با این چشم باطن به شناخت درونی دست یابیم و دل ما نیز نمیتواند برای لحظهای از افکار و اندیشهها رهایی یابد.
هوش مصنوعی: از این چشم چه چیزی جز یک قطره آب میتواند بیرون بیفتد؟ و از این دل چه چیزی جز یک چشمه خون میتواند آزاد شود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دارم ز جفای فلک آینه گون
وز گردش این سپهر خس پرور دون
از دیده رخی همچو پیاله همه اشک
وز سینه دلی همچو صراحی همه خون
یک بوسه بدادی بمن ای بت افزون
تا دل بردی ز من بدستان و فسون
گر آنکه همی جان طلبی بوسه بیار
کاتش زآهن بآهن آید بیرون
نازید به گرز گاوسار افریدون
در دست تو گرز شیر سارست کنون
از تو فرق است تا به افْریدون چون
چونانکه ز شیر شرزه تا گاوِ زبون
دلها همه آب گشت و جانها همه خون
تا چیست حقیقت از پس پرده و چون
ای بر علمت خرد رد و گردون دون
از تو دو جهان پر و تو از هر دو برون
ای گنده دهان چو شیر و چون گرگ حرون
چون خرس کریه شخص و چون خوک نگون
چون بوزنه سخره و چو کفتار زبون
چون گربه دهن دریده و چون سگ دون
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.