گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سنایی

در عشق تو خفته همچو ابروی توام

زخمم چه زنی نه مرد بازوی توام

در خشم شدی که گفتمت ترک منی؟

بگذاشتم این حدیث، هندوی توام

شمس مغربی

من شانه زلف عنبرین بوی توام

مشاطه حسن روی دلجوی توام

هم مردمک دیده جادوی توام

هم جلوه آینه روی توام

اهلی شیرازی

ساقی قدحی که عاشق روی توام

مست خم زلف ابروی توام

تنها نه رخ خوب کشد سوی توام

قلاب محبتی است هر موی توام

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه