کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۹ گر در همه عمر روزی از روی کرم گویی که چگونه بی تو با این همه غم دانم نشود هیچ ز خوبی تو کم کآخر نه برفت مردمی از عالم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق خود نسبت به معشوق صحبت میکند و به رغم غم و sorrowی که بیاو تجربه میکند، بیان میکند که زیبایی و خوبی معشوق هرگز کمتر نخواهد شد. او همچنین اشاره میکند که هیچکس به طور کامل غم و تنهایی را تجربه نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر در تمام عمر یک روز هم بر روی کرم بگویی که چطور بدون تو با این همه غم زندگی کنم.
هوش مصنوعی: میدانم که هیچیک از خوبیهایت کم نمیشود، زیرا هیچگاه انسانهای خوب از این دنیا نرفتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
واجب نبود به کس بر، افضال و کرم
واجب باشد هر آینه شکر نعم
تقصیر نکرد خواجه در ناواجب
من در واجب چگونه تقصیر کنم؟
گفتم صنما پیشۀ تو ؟ گفت : ستم
گفتم نگری به غَمگِنان ؟ گفتا : کم
گفتم که به زر بوسه دهی ؟ گفت : دهم
گفتم به جز از بوسه دهی ؟ گفت : نعم
بر لوح عدم لوایح نور قدم
لایح گردید و نه درین سر محرم
حق را مشمر جدا ز عالم زیراک
عالم در حق حقست و حق در عالم
جانی دارم به عشق تو کرده رقم
خواهیش به شادی کش خواهیش به غم
با زور تو ، ای عالم احسان و کرم
بر رای تو موقوف شود شغل عجم
آن کس که کنون جست ز رای تو درم
در قبضۀ تدبیر تو بندد عالم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.