گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

خصم تو که دار درخ زرد و دل تنگ

پیوسته چو تیغ می زند سر بر سنگ

آورد برهنه دست در گردن اوی

آهخته قدی، رخ لبی، سبز ارنگ

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode