چون در تو نه فضل و نه تفضل باشد
نه بخششی از سر تمول باشد
ما را ز سر و ریش تو میبگزیرد
طاسی و پلاسی چه تجمل باشد؟
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
چون در تو نه فضل و نه تفضل باشد
نه بخششی از سر تمول باشد
ما را ز سر و ریش تو میبگزیرد
طاسی و پلاسی چه تجمل باشد؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت صفات و ویژگیهای درونی انسان اشاره دارد. شاعر میگوید که اگر در فردی نه فضیلت باشد و نه احسان، و همچنین بخشش او ناشی از ثروت نباشد، آن فرد نمیتواند مورد توجه قرار گیرد. در نهایت، اشاره به این دارد که ظاهر و تجملات ظاهری مانند طاسی یا پلاسی ارزشی ندارند، زیرا اینها نمیتوانند جانشین خوبیهای درونی شوند.
هوش مصنوعی: وقتی در وجود تو نه چیزی از فضیلت و نه مهربانی بتوان یافت و بخشش تو تنها به خاطر ثروت و داراییات باشد، در واقع ارزش واقعیات را از دست دادهای.
هوش مصنوعی: این ابراز احساس میکند که تفاوتهای ظاهری و تجملات ارتباطی با ارزش واقعی ندارند. تأکید بر این است که چیزهایی مانند سر و ریش و دکوراسیونهای ظاهری، در مقایسه با چیزهای عمیقتر و معنویتر، اهمیت چندانی ندارند. در واقع، زیبایی حقیقی در عمق وجود انسانهاست و نه در ظواهر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو شیردلی شکار تو دل باشد
جان دادنم از پی تو مشکل باشد
وصل تو به حیله کی به حاصل باشد
مدبر چه سزای عشق مقبل باشد
از دل همه ساله درد حاصل باشد
از درد گزیر نیست چون دل باشد
و آن را که زدرد بی نصیب است چو من
هم دل باشد ولیک غافل باشد
در سینهٔ هر که ذرهای دل باشد
بیمهر تو زندگیش مشکل باشد
با زلف چو زنجیر گره بر گرهت
دیوانه کسی بود که عاقل باشد
گر بر سر گل تاج مکلل باشد
و اندر بر گل جامه مهلل باشد
هم بر سرش ادبار موکل باشد
از گل مطلب وفا که گل کل باشد
از آل علی هر چه ترا دل باشد
از شاه خراسان همه حاصل باشد
در موسی و سی و نه خلف فرقی نیست
ایشان چلشان یکی یکی چل باشد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.