گنجور

 
 
 
شیخ بهایی

عشق آمد و شد بجانم اندر تک و پوست

تا کرد مرا تهى و پر کرد ز دوست

اجزاى وجودم همگى پوست گرفت

فانى ز من و بر من و باقى همه دوست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه