گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

بخدایی که وصف بیچونیش

بر اشارات انبیا رفتست

قلم استقامت صنعش

همه بر خطّ استوا رفتست

بر سر بندگان بخواهد راند

هر چه اندر ازل قضا رفتست

کاندرین مدّت دراز آهنگ

که ز عهد فراق ما رفتست

نه خیالت زچشم دورشدست

نه ز دل یاد تو فرا رفتست

در ضمیرم همه ثنای تو بود

بر زبانم همه دعل رفتست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode