هجا گفتن ار چه پسندیده نبود
مبادا کسی کآلت آن ندارد
چه آن شاعری کو هجاگو نباشد
چه شیری که چنگال و دندان ندارد
خداوند امساک را هست دردی
که الّا هجا هیچ درمان ندارد
چو نفرین بود بولهب را زایزد
مرا هجو گفتن پشیمان ندارد
رسول اهجهم داد فرمان به حسّان
وزو هیچ مدّاح فرمان ندارد
مر این غرزنان را که از بخل مفرط
کس امّید چیزی از ایشان ندارد
اگر هجو گویی در این گردن من
که هرگز زیانی به ایمان ندارد
حروف هجا گر نخوانند از اوّل
کس اندر جهان خود دبستان ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.