ای آنکه همای همّت تو
جز بر فلک آشیان ندارد
یک نکته ز راز خویش گردون
از خاطر تو نهان ندارد
بی رای تو مملکت چه باشد؟
چون کالبدی که جان ندارد
چون دست بر آورد سخایت
هیچش غم بحروکان ندارد
پیشانی هیچ گردنی نیست
کز خاک درت نشان ندارد
معلوم تو هست کین دعا گوی
سرمایه بجز زبان ندارد
وان نیز جز از برای مدحت
در کارگه دهان ندارد
ای آنکه رهی توقّع خیر
الّا ز تو در جهان ندارد
با زاری گشت بنده لیکن
جز بر در تو دکان ندارد
شد شعر فروش زانکه هر کس
کو شعر فروخت نان ندارد
شایستۀ چون تو مشتریّی
اطلس بجز آسمان ندارد
چون لایق بندگان درگاه
چیزیست که جر فلان ندارد
از روی کرم قبول فرمای
هر چند محلّ آن ندارد
ور حاجت وی روا کنی نیز
زان لطف جز این گمان ندارد
مقصود بهر چه حاصل آید
صاحب نظرش گران ندارد
آن کیست که خود زاهل معنی؟
تشریف تو رایگان ندارد
بر درگه تو من گدا نیز
گر سود کنم زیان ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره اهمیت و عظمت وجود پروردگار و وابستگی تمامی موجودات به اوست. شاعر با بیان اینکه همت و تلاش انسانها بدون توجه به الهی، بینتیجه است، به وحدت و نیاز بشر به خداوند اشاره میکند. او تواضع و زاری بندگی را در برابر خدا تجلی میدهد و میگوید که بدون مدد و رحمت الهی، هیچ چیزی در دنیا ارزش ندارد. شاعر همچنین به بیمعنا بودن دعا و درخواستها در صورتی که از درگاه الهی نرسد، اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که هر خواستهای تنها از خداوند حاصل میشود. در نهایت، او از خداوند میخواهد که با کرم و لطف خود به بندگانش توجه کند و به آنها کمک کند.
هوش مصنوعی: ای کسی که آرزوی تو جایی جز در آسمان ندارد و فقط در اوج بلندای آسمان در پر و بال خود میگشایی.
هوش مصنوعی: یک نکته از رازهای خود، آسمان هرگز از یاد تو پنهان نکرده است.
هوش مصنوعی: بدون نظر و مشورت تو، کشور چه ارزشی دارد؟ مثل بدنی است که جان و روح ندارد.
هوش مصنوعی: زمانی که او دست به سخن میزند، هیچ نگرانی و اندوخی از دریای غم ندارد.
هوش مصنوعی: هیچ گردنی نیست که نشانهای از خاک در آستانهات نداشته باشد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که دعا و طلب کمک تنها از زبان است و چیزی بیشتر از آن در اختیار ندارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که سخنان او تنها برای ستایش دیگران بیان میشود و در واقع هدفی جز این ندارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که در این دنیا هیچکس جز تو به خیر و نیکی امیدی ندارد.
هوش مصنوعی: بنده با تمام درد و زاری که دارد، اما هیچجا جز در درگاه تو نمیتواند جایی برای خود داشته باشد.
هوش مصنوعی: شعر فروشی به اوج خود رسیده که هر کسی شعر بفروشد، دیگر نمیتواند زندگی مناسبی داشته باشد.
هوش مصنوعی: برای کسی که شایسته و باارزش است، مانند تو، هیچ چیز باارزشی جز آسمان وجود ندارد.
هوش مصنوعی: چیزی که شایسته بندگان درگاه است، چیزی نیست که فقط به یک شخص خاص محدود باشد.
هوش مصنوعی: لطفاً به خاطر لطف و بزرگواریتان این درخواست را بپذیرید، هرچند که شاید لیاقت آن را نداشته باشم.
هوش مصنوعی: اگر نیاز او را برآوری، او جز این تصور ندارد که این لطفی از جانب توست.
هوش مصنوعی: مقصود از هر چیزی که به دست بیاید، برای کسی که اهل نظر است، ارزش بالایی ندارد.
هوش مصنوعی: این کیست که بدون درک و فهم، خود را به جایی میرساند؟ مقام و منزلت تو بیهزینه و رایگان نیست.
هوش مصنوعی: هر چند من فقیر و نیازمند هستم، اما اگر به حضور تو بیایم و چیزی به دست آورم، حتی اگر نتیجهاش برای من خوب نباشد، برایم مهم نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل بی لطف تو جان ندارد
جان بی تو سر جهان ندارد
ناید ز کمال عقل عقلی
تا نام تو بر زبان ندارد
ناید ز جمال روح روحی
[...]
هر کو چو تو دلستان ندارد
خورشید شکر فشان ندارد
از دست غم عشق تو جانا
آن جان ببرد که جان ندارد
مشکی که ز شب پدید گردد
[...]
سفتی جسد جهان ندارد
کز خلعت او نشان ندارد
دل بیلطف تو جان ندارد
جان بیتو سر جهان ندارد
عقل ار چه شگرف کدخداییست
بی خوان تو آب و نان ندارد
خورشید چو دید خاک کویت
[...]
بحر غم تو کران ندارد
عشقت سر این و آن ندارد
آنکس که از آن جهان خبر یافت
دیگر سر این جهان ندارد
مرغی که هوای عشق جوید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.