گل باز طراوتی دگر دارد
کز باد بهار جلوه گر دارد
در پوست همی نگنجد از شادی
غنچه ز نشاط آنکه زر دارد
سوسن بزبان حال می گوید
سرّی که صبا از آن خبر دارد
اینک ز پی نظاره در بستان
نرگس همه سر پر از بطر دارد
بر صدورق گل آنچه بنوشتست
بلبل همه یک بیک ز بر دارد
بر کم عمری خویش می گرید
نرگس که همیشه چشم تر دارد
راز دل غنچه چون نهان ماند؟
کو باد بهار پرده در دارد
گل گرچه جو نوعروس پرزیور
در پردۀ غنچه زیب و فر دارد
تشویر خورد زرنگ رخسارت
چون پرده ز روی کار بر دارد
بر دل دارم من از جفای تو
آن داغ که لاله بر جگر دارد
خورشید گفت، از آن بود زرّین
هر جا که برو همی گذر دارد
بس کیسه که دوختند بر جودش
صد حلقه بگوش چون کمر دارد
بستست میان مجاهزیّش را
گردون که متاع خودگهر دارد
جود تو بزر همی خرد گوهر
اینک گهر سخن چه سر دارد؟
کس قدر هنر بجز تو نشناسد
جوهر بر جوهری خطر دارد
ایّام بخدمتت همی نازد
وانصاف جهان همین هنر دارد
خورشید چو مشتری همه ساله
بر خاک در تو مستقر دارد
سعی از پی سایلان کند ورنی
او مایه ز بحر بیشتر دارد
از بهر گریز خصم تو هر شب
چون دایره پای زیر سر دارد
خصم تو ز دیده هیچ خون در رگ
خون بر تو حلال کرد گر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و تازگی گلها در بهار اشاره میکند و احساس شادی و سرور را از طریق تصویرسازیهای رنگارنگ انتقال میدهد. گلها و غنچهها به زبان حال خود، از نشاط و شکوفایی میگویند و در عین حال، از زوال و کمعمری نیز گلهمند هستند. شاعر به درد دل و جفای عشق نیز اشاره میکند، و بر این نکته تأکید میکند که هنر و زیبایی از ارزش بالایی برخوردارند. در نهایت، شاعر در تقدیر از محبتها و جود معشوق تأکید میکند و حسدوکین را به عنوان خصم یاد میکند. این شعر در کلیت خود، ترکیبی از شادی بهار و غم عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: گل حالا طراوت و زیبایی تازهای دارد که به وسیلهی نسیم بهاری به نمایش گذاشته شده است.
هوش مصنوعی: شادی و نشاط آن کسی که زر و财富 دارد، به حدی است که حتی در پوست و قالب محدود خود نیز نمیتواند جا بگیرد.
هوش مصنوعی: سوسن به وضوح از چیزی سخن میگوید که نسیم با آن آشناست.
هوش مصنوعی: اکنون برای تماشای باغ نرگس، همه سرها پر از شوق و سرخوشی است.
هوش مصنوعی: بلبل بر روی گل، همه چیزهایی که نوشته شده را یکبهیک از بر دارد و میخواند.
هوش مصنوعی: نرگس به خاطر کوتاهی عمرش اشک میریزد، زیرا همیشه چشمانش پر از آب است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوان راز دل غنچه را پنهان کرد؟ باد بهار که پردهها را کنار میزند، این راز را فاش خواهد کرد.
هوش مصنوعی: گل، با وجود اینکه نو عروسی زیبا و آراسته است، در پوشش گلبرگهایش زیبایی و شکوه دارد.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلنشین تو مانند پردهای است که وقتی کنار برود، زیباییات را به همه نشان میدهد.
هوش مصنوعی: من در دل خود داغی از رفتار نابرابر تو دارم که مانند داغی است که گل لاله بر روی جگرش احساس میکند.
هوش مصنوعی: خورشید گفت که هر کجا که میروی، درخشش و زیباییات مانند طلا خواهد بود و تو همیشه در حال حرکت و پیشرفت هستی.
هوش مصنوعی: خیلی از کیسهها را به خاطر سخاوتش دوختند و گوشهی آنها مانند کمربندش هزاران حلقه دارد.
هوش مصنوعی: در میان تلاشها و کوششهایش، آسمان به او محدودیتهایی میدهد، زیرا او دارای ویژگیها و استعدادهای خاصی است.
هوش مصنوعی: بخشش و مهربانی تو به قدری بزرگ است که ارزش مانند گوهر و الماس دارد. اکنون ببین این کلام چه معنایی عمیق و پنهانی در خود دارد؟
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو، هنر را نمیشناسد و در دنیای جوهرها، ارزش واقعی و خطر آن، تنها به دست تو شناخته میشود.
هوش مصنوعی: روزگار به خدمت تو افتخار میکند و انصاف اینکه تنها همین هنر را دارد.
هوش مصنوعی: خورشید مانند سیاره مشتری هر سال بر روی زمین قرار دارد و به آن نور و حیات میبخشد.
هوش مصنوعی: کسی که تلاش میکند تا به دنبال دیگران برود، باید بداند که او به خاطر ثروت و تواناییهایش از دریا بیشتر دارد.
هوش مصنوعی: برای فرار از دشمن، هر شب مانند دایرهای که زیر سر قرار دارد، آماده هستی.
هوش مصنوعی: دشمن تو از چشم هیچ، بر تو خونی نریخته است، اما اگر او ادعا کند که بر تو حرام شده، آن را در رگ خون خود بیاب، یعنی دشمنی که به تو آسیب نرسانده، نمیتواند به هیچ عنوان بر تو حرمت و نفرتی داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آنکس که ز عاشقی خبر دارد
دایم سر نیش بر جگر دارد
جان را به قضای عشق بسپارد
تن پیش بلا و غم سپر دارد
گه دست بلا فراز دل گیرد
[...]
جان نقش رخ تو بر بصر دارد
تن نیز غم تو بر جگر دارد
من خاک دل خودم که از عزت
خاک قدم تو تاج سر دارد
در خدمت تو زمانه معذور است
[...]
عجبی عجب آن پسر به سر دارد
مانا که ز حسن خود خبر دارد
وقتستکه سرگران شود با خویش
از بس که کرشمه آن پسر دارد
زان پیش که دل دهم ندانستم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.