جان را چو نیست وصل تو حاصل کجا برم؟
دل را که شد ز درد تو غافل کجا برم؟
بی وصل جانفزای و حدیث چو شکّرت
این عیش همچو زهر هلاهل کجا برم؟
بگسست چرخ تار حیاتم بدست هجر
چون وصل نیست گو همه بگسل کجا برم؟
بنیاد خوشدلیّ من از سیل خیز اشک
گیرم که خود نگردد باطل، کجا برم؟
بی پایمرد وصل ز غرقاب حادثات
کشتی عمر خویش بساحل کجا برم؟
منزل دراز و بارکشم لنگ و من ضعیف
بارم گران و راه پر از گل کجا برم؟
ریگ روان و تیره شب و ابر و تند باد
من چشم درد، راه بمنزل کجا برم؟
مشکل گشای وصل اگر دیرتر رسد
چندین هزار قصّۀ مشکل کجا برم؟
گیرم که ارزوی دلم جمله حاصلست
اکنون چو نیست روی تو حاصل کجا برم؟
گفتند: برگرفت فلان دل ز مهر تو
من داوریّ مردم جاهل کجا برم؟
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حال و هوای عاشق است که در غم دوری معشوق خود به سر میبرد. شاعر از بیپناهی و سردرگمی خود در زندگی سخن میگوید و مدام میپرسد که در این غم و جدایی کجا باید برود. او به تضاد بین لذت و درد اشاره میکند و میگوید که بدون وصال، زندگی برایش مثل زهر میماند. همچنین، از مشکلات راه و بار سنگینی که بر دوش دارد صحبت میکند و به حسرت و آرزوهایی که در دل دارد اشاره میکند. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که حتی اگر بخواهد عشقش را فراموش کند، نمیداند این دل و عشق را به کجا ببرد و چه کند.
هوش مصنوعی: وقتی که وصال تو برای جانم نتیجهای ندارد، به کجا میتوانم بروم؟ و وقتی که دل من از درد دوری تو غافل نشده، به کجا میتوانم بروم؟
هوش مصنوعی: بدون وصل تو که روح را جان میدهد و سخن از عشق همچون شکر شیرین است، این زندگی که به من میدهی مانند زهر هلاهل است، کجا باید بروم؟
هوش مصنوعی: چرخ زندگیام به دست جدایی شکسته است. از آنجایی که وصالی وجود ندارد، هرچقدر هم که بگسلت، نمیدانم کجا بروم؟
هوش مصنوعی: من شادی و دلخوشیام را از اشکهای سیلابی میگیرم و میدانم که این اشکها هرگز بیفایده نخواهد بود، پس نمیدانم باید به کجا بروم.
هوش مصنوعی: من بدون یاور و تکیهگاه، در میان مشکلات و بحرانهای زندگی غوطهورم. نمیدانم کشتی عمر خود را به کجا برسانم تا به ساحل امنی برسم.
هوش مصنوعی: من در یک مسیری طولانی و دشوار در حرکت هستم، بارم سنگین و خودم ضعیف هستم. راه پر از موانع و چالشهاست، نمیدانم کجا باید بروم یا چگونه ادامه دهم.
هوش مصنوعی: در شب تار و همراه با باد تند و شنهای روان، من دچاره رنج چشمی هستم و نمیدانم کجا باید بروم تا به مقصدم برسم.
هوش مصنوعی: اگر مشکل گشای وصال دیرتر بیاید، هزاران داستان دشوار و غمانگیز را به کجا ببرم؟
هوش مصنوعی: اگرچه همه آرزوهای دلم برآورده شده، اما اکنون که وجود تو در دسترس نیست، به کجا میتوانم بروم؟
هوش مصنوعی: گفتند: از عشق تو دل فلانی را برداشتند، من که داور مردم نادانم، کجا بروم؟
هوش مصنوعی: اگر من محبت و عشق تو را از دل خود کنار بگذارم، آن عشق و محبت را به کجا ببرم؟ و این دلِ بیتو را به کجا ببرم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر بر کنم دل از تو بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا کنم
همین شعر » بیت ۱۱
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
همین شعر » بیت ۱۱
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
گر بَرکَنَم دل از تو و بَردارم از تو مِهر
آن مِهر بَر کِه افکنم؟ آن دل کجا بَرَم؟
حافظ در شعر خود نام کمال اسماعیل را میآورد (از گفتهٔ کمال، دلیلی بیاورم)، منتهی خود کمال این شعر را (تنها با تغییر ردیف «کنم» به «برم») از مسعود سعد سلمان نقل قول کرده که احتمالاً حافظ از این نقل بیخبر بوده است.
همین شعر » بیت ۱۱
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
«گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم»
همین شعر » بیت ۱۱
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
گر برکنم دل از تو و برادرم از تو مهر
آن مهر برکه افکنم آن دل کجا برم
همین شعر » بیت ۱۱
گر بر کنم دل از تو و بردارم از تو مهر
آن مهر بر که افکنم؟ آن دل کجا برم؟
گر، برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر
این مهر بر که افکنم این دل کجا برم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.