سپهر منزلتا، صاحبا، فلک ز شهاب
برای دشمن تو تیر در کمان دارد
زبان بریده چو سوفار باد، آنکه زبان
نه از برای ثنای تو در دهان دارد
طناب گردن بادا همیشه همچو کمان
ز آستان تو هر کس که سرگران دارد
عجب نباشد اگر پر بر آرد از شادی
کمان چو تیر که با دست تو قران دارد
ز باد تیر تو چون برگ جان فرو ریزد
مگر که خاصیت باد مهرگان دارد
شود عقاب اگر سوی صیدش اندازی
همای گردد اگر زاستخوان نشان دارد
اگر چه خط شعاعی رود ز شرق بغرب
عجب نباشد ار ماه نو کمان دارد
مگر ز تیشه فرهاد بود پیکانش
که از شکاف دل خاره ناتوان دارد
برای دیده ز تیر تو میل می خواهد
عدو که از دل بر درد سرمه دان دارد
بحیرتم که بعهد گره گشائی تو
کمان بگوشه ابرو گره چسان دارد
شکفته گر نشود غنچه های پیکانت
رواست در دل تنگ عدو مکان دارد
بلند قدرا دلسوز شکوه ای دارم
ز چرخ دون که بمن کینه نهان دارد
شکسته است کمانی ز من که قوس و قزح
رخش ز خجلت او رنگ ارغوان دارد
کمان ابروی خوبان سیاه تو ز چراست
اگر نه ماتم آن بوالعجب کمان دارد
هلال غرقه خون دلست ازین ماتم
گمان مبر که میان شفق مکان دارد
جهان چو حلقه زهگیر تنگ شد بر من
مرا مصیبتش از بسکه در میان دارد
کمانی ار دهدم صاحب کریم نهاد
پی تلافی آن جور، جای آن دارد
که تا سپهر بداند که قبله گاه امید
عنایتی بمن زار ناتوان دارد
همیشه تا قدر انداز چرخ تیر جفا
برای سینه احباب در کمان دارد
نشان تیر تو بادا عدوی بدگهرت
اگر بسان زحل جا در آسمان دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و دردهای ناشی از عشق و جدایی پرداخته است. شاعر با استفاده از استعارههای مختلف، دشمنی و تهدیدهایی را که از سوی معشوق و دنیای بیرون متحمل میشود، به تصویر میکشد. او به مقایسه تیر و کمان میپردازد و نشان میدهد که چگونه دلش به تیرهای عشق پر از غم و اندوه است. در بخشهایی از شعر به قدرت و زیبایی معشوق اشاره شده و اینکه چگونه بلایا و مشکلات زندگی او را تحت فشار قرار داده است. شاعر همچنین میگوید که آرزو دارد امیدی از جانب معشوق به او برسد، تا از این مصیبتها رهایی یابد. در نهایت، تصویرهای غمانگیز و عاطفی شعر نشاندهنده عمق احساسات انسانی و تلاش برای جلب نگاه و محبت معشوق است.
هوش مصنوعی: ای دوست، آسمان بر کمر تو سایه افکنده و دشمن تو برای تنبیه و حمله به تو، تیرهایی آماده در چله کمان دارد.
هوش مصنوعی: وقتی زبان خشک و بیصدا میشود، کسی که زبانش برای ستایش تو در دهان ندارد، چگونه میتواند از تو سخن بگوید؟
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی مشکلات و سختیهایی دارد، همیشه در حال تلاش است و باید مانند کمانی که به سمت هدف کشیده میشود، خود را آماده کند و قوی بماند. این افراد از تو، که درگاه امید و پشتیبانی هستی، نیرو و انرژی میگیرند.
هوش مصنوعی: شگفتی ندارد اگر کمان از شادی پر بشود، همانطور که تیر با دست تو قرآن را در بر دارد.
هوش مصنوعی: اگر تیر محبت تو مانند بادی به جانم برسد، نمیتواند مرا از پای درآورد مگر اینکه خاصیت این باد با محبت مهرگان باشد.
هوش مصنوعی: اگر عقابی را به شکار بفرستی، همچون همای (نوعی پرنده شکاری) میشود، اگر نشانهای از طعمه در دست داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگرچه خطی که از شرق به غرب میرود عادی است، اما اگر ماه نو به شکل کمانی باشد، جای شگفتی دارد.
هوش مصنوعی: پیکان این تیر بهقدری قوی است که از دل آدمی خراش میاندازد، مگر اینکه نیروی آن شبیه به نیروی تیشه فرهاد باشد.
هوش مصنوعی: برای اینکه دشمن از درد دل من آگاه شود و به چشم من تیررس شود، باید میل و اشتیاقی برای این کار داشته باشد.
هوش مصنوعی: حیرت من از این است که چگونه تو با گرههای ابرویت، مشکلات و سختیها را حل میکنی و به وعدهات عمل میکنی.
هوش مصنوعی: اگر غنچههای عشق و زیبایی شما شکوفا نشوند، در قلب تنگ دشمن جایی برای آنها وجود دارد.
هوش مصنوعی: من از تقدیر بلند و قدرتی که دارم، شکایتی از گردش روزگار دارم، زیرا آن به من کینهای پنهان دارد.
هوش مصنوعی: کمانی از من شکسته شده که رنگین کمان به خاطر شرم او، رنگ ارغوانی به خود گرفته است.
هوش مصنوعی: خوشگلی و زیبایی تو همچون کمان ابروانت جذاب و دلرباست، اما به دلیل غمی که در دل دارم، به نظر میرسد که این زیبایی تنها برای عزاداری میآید.
هوش مصنوعی: هلال که در آسمان دیده میشود، به حالتی غمگین و پر از اندوه به نظر میرسد، گویی در خون دل غرق شده است. پس گمان نکن که در میان شفق، جایی برای شادی و سرور وجود دارد.
هوش مصنوعی: دنیا برای من به قدری تنگ و ناراحتکننده شده که مشکلاتش به اندازهای در زندگیام انباشته شده که نمیتوانم تحمل کنم.
هوش مصنوعی: اگر کمان را به فردی بخشیدم که صاحب بزرگواری است، باید برای جبران بیعدالتیهایی که بر او رفته، جایی در دلش داشته باشد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان بداند که محل امید من به لطف و محبت، به این جان ناتوان است.
هوش مصنوعی: همیشه تقدیر و حوادث ناگوار مانند تیرهایی که در کمان برای زخم زدن به دل دوستان آمادهاند، سرنوشت را شکل میدهند.
هوش مصنوعی: اگر تیر عشق تو به دشمنان اصابت کند، مانند زحل که در آسمان جایگاه بلندی دارد، با قدرت و شکوه ظاهر میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فراقِ یارِ سفر کرده رویِ آن دارد
که قصدِ جانِ منِ زارِ ناتوان دارد
دلِ سبک سرم از جان ملال خواهد کرد
مگر که بختِ سبک سارِ سرگران دارد
غلامِ هم نفسی ام که یک نفس با من
[...]
کسی که یار وفادار و مهربان دارد
سعادت ابد و عمر جاودان دارد
مگر که گرد لب لعل آن صنم گشته ست
که باد صبحدم امروز بوی جان دارد
حدیث او همه روز و هلاک او همه شب
[...]
دلی، که میل به دیدار دوستان دارد
فراغتی ز گل و باغ و بوستان دارد
کدام لاله به روی تو ماند؟ ای دلبند
کدام سرو چنین قد دلستان دارد؟
گرت به جان بخرم بوسهای، زیان نکنم
[...]
امیر و خواجه منعم کسی تواند بود
که پای همت بر فرق فرقدان دارد
ز راه لطف و کرم بر سر وضیع و شریف
دو دست خویش همه ساله زرفشان دارد
نه آنکه از زر و یاقوت او کله سازد
[...]
کسی که عشق نورزد مگو که جان دارد
جزین حدیث نگوید کسی که آن دارد
ز مرگ چون دل صاحب دلان بود آمن
کسی که او بتو زنده است و چون تو جان دارد
زمین ز روی تو چون آفتاب روشن شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.