دل که چون نرگس مستت به شراب افتادست
دفتر معرفت ماست در آب افتادست
ما ز آغاز و ز انجام جهان بیخبریم
اول و آخر این کهنه کتاب افتادست
غمزهات کار دلم ساخت به یک چشم زدن
دامنی تا زدی آتش به کباب افتادست
شُکر چشم تو کند محتسب شهر کزو
هر کجا میکدهای هست خراب افتادست
شیشه از باده به رنگی است که میپنداری
دختر رز را آتش به نقاب افتادست
از حریفان قمار تو نمانده است کسی
کار سر باختن اکنون به حباب افتادست
بر رخ ساقی گلرنگ پریشانی زلف
عکس موجی است که بر روی شراب افتادست
دفتر حسن بهار است که در عهد تو شست
برگ گل نیست که از باد در آب افتادست
چشمهساری شده است از نگه شادابش
چشم گریان کلیم ار به سراب افتادست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حال و احساسات شاعر میپردازد که تحت تأثیر عشق و زیبایی معشوق خود قرار گرفته است. دل شاعر به شوق و مستی دچار شده و از یادآوری گذشته و آینده به سرنوشت محتوم خود آگاه نیست. معشوق با یک نگاه، دل شاعر را سوخته و دچار خسارتهای عاطفی و روحی کرده است. شاعر به کنایه به زیباییهای میکده و تغییرات طبیعی اشاره میکند و در نهایت به احساس ناامیدی و فقدان در زندگی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: دل همچون نرگسی که به مستی در باده غرق شده، دفتر دانایی و معرفت ما نیز در آب افتاده است.
هوش مصنوعی: ما از شروع و پایان این دنیا خبری نداریم؛ آنچه که میدانیم این است که سرآغاز و سرانجام این کتاب قدیمی در دستان ما نیست.
هوش مصنوعی: نگاه زیبایت دل مرا تسخیر کرد و در یک لحظه، با حرکت دامن خود، آتشی به جانم انداخت که مثل کباب در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: چشم تو باعث شده تا نگهبان شهر به خاطر تو هرجایی که میخانهای وجود دارد، خراب و ویران شود.
هوش مصنوعی: شیشه به رنگ شراب است و این رنگ به قدری زیباست که به نظر میرسد دختر گل سرخی در زیر نقابی از آتش قرار دارد.
هوش مصنوعی: از رقیبان قمار تو دیگر کسی باقی نمانده است و حالا وضعیت به گونهای شده که به سادگی به شکست میانجامد.
هوش مصنوعی: بر چهره ساقی، رنگ گل و حالت آشفته زلف او شبیه موجی است که بر سطح شراب افتاده است.
هوش مصنوعی: در دفتر زیبایی بهار، به یادگار فقط آثار و نشانهها باقی مانده است. هیچ گلی که با طراوت باشد، وجود ندارد و تنها بقایای آنهایی که از باد به داخل آب افتادهاند، باقی مانده است.
هوش مصنوعی: چشمهای زنده و پرطراوت از نگاه شاداب او به وجود آمده است؛ اگر چشمان کلیم (موسى) به سراب و خیال بیفتند، به همین خاطر او را در حال گریه میبینیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.