ضعفم مدد ز قوت صهبا گرفته است
دستم عصا ز گردن مینا گرفته است
کلک قضا مداد خط سرنوشت ما
گوئی ز درد آتش سودا گرفته است
این نه صدف ز گوهر آسودگی تهی است
آهم خبر ز عالم بالا گرفته است
تخم نهال سرد شود دانههای اشک
تا قامتش به چشم دلم جا گرفته است
چیزیکه باز پس طلبند از جهان مگیر
عاقل همین کناره ز دنیا گرفته است
دارم رهی به پیش که انگشت خارها
از من حساب آبلهٔ پا گرفته است
صبحی است عارضت که دل از آب و رنگ آن
سامان اشکریزی شبها گرفته است
زان برق حسن کآفت هر گوشهگیر شد
آتش در آشیانهٔ عنقا گرفته است
غیر از زیان ندیده به راه طلب کلیم
گر زانکه قطره داده و دریا گرفته است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ضعف و دردهای خود اشاره میکند و از تاثیرات عشق و آرزوها بر زندگیاش سخن میگوید. او بیان میکند که این ناراحتیها به گونهای او را از پا انداخته و به عصا نیاز دارد. همچنین، سرنوشت و قضا و قدر را همچون مدادی در دست قلمی میبیند که از درد و страش شکل گرفته است. شاعر احساس میکند جز درد چیز دیگری از زندگی نمیتواند برداشت کند و گویای دلتنگی و ناامیدی اوست. در این راستا، او به طبیعت و زیباییهای آن اشاره میکند که واقعاً آبی از بهشت را نشان میدهد. به طور کلی، شعر به تامل در درد عاشقانه و ناامیدی از دنیای بیرون میپردازد.
هوش مصنوعی: ضعف و ناتوانیام از قدرت شراب به من کمک میکند و دستم مثل عصا به گردن مینا تکیه کرده است.
هوش مصنوعی: سرنوشت ما به گونهای نوشته شده که گویی دست تقدیر تحت تاثیر درد و رنجی ناشی از عشق و احساسات سوزان قرار دارد.
هوش مصنوعی: این صدف خالی از گوهر آرامش نیست؛ نالهام نشانهای از وجود عالم دیگری است.
هوش مصنوعی: دانههای اشک مانند نهالی که سرد شده است، در دل من جا گرفتهاند و این اشکها به خاطر قد و قامت کسی است که در دل من نشسته است.
هوش مصنوعی: چیزهایی که از دنیا پس گرفته میشود، به دست نیاورید. فرد باهوش همینطور از دنیا فاصله گرفته است.
هوش مصنوعی: من در حال پیشرفت هستم، اما به خاطر درد و مشکلاتی که دارم، احساس میکنم که در این مسیر با چالشهایی روبرو هستم.
هوش مصنوعی: صبحی فرارسیده که دل به خاطر زیبایی و رنگارنگی تو، شبها از اشک پر شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و درخشش حسن، هر گوشهای که انسان میرود، تحت تأثیر قرار میگیرد و آتش شور و شوق به جانش میافتد. این زیبایی به قدری جذاب است که حتی در دورافتادهترین جاها نیز احساس میشود.
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی حقیقت است، به جز ضرر و زیان چیزی نصیبش نمیشود. چرا که او همانند کسی است که تنها یک قطره آب را میگیرد اما در عوض دریای بزرگی را از دست میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این گردباد نیست که بالا گرفته است
از خود رمیدهای است که صحرا گرفته است
مژگان سرکشت، رگ جان ها گرفته است
بنگر که دست فتنه چه بالا گرفته است
گاهی کشم سری به گریبان خویشتن
از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است
آشوب محشریست، دلش نام کردهام
[...]
چشمش همین نه دین و دل از ما گرفته است
جز خویش هر چه دیده در این جا گرفته است
دیگر کشد سر از بغل حکم آسمان
دیوانه ای که دامن صحرا گرفته است
اکثر ز سیر خویشتنش روی داده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.