جنون تا بداد اسیران رسیده
ز داغش چه سرها بسامان رسیده
غم از هر طرف ساغری پیشم آرد
چو هشیار در بزم مستان رسیده
نه از لخت دل خانه ام گلستان شد
کزین گل بخار بیابان رسیده
ز شوق تماشای تو باز گشته
بچشمم سرشک بدامان رسیده
بچشم من از هر نسیمی که آید
سلامی ز خار مغیلان رسیده
ز بر گشتگی های بخت سیاهم
خبرها بآن زلف و مژگان رسیده
کلیم از نگون بختی خود چه نالی
ببین ناله ات را بکیوان رسیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و جنون ناشی از عشق و غم است. شاعر به شدت تحت تأثیر عشق قرار گرفته و احساساتش را در قالب تصاویری زیبا بیان کرده است. او به وضعیت روحی خود اشاره میکند که از داغ عشق و جدایی رنج میبرد و هر طرف غم و اندوه او را احاطه کرده است. شاعر از شوق دیدار معشوق سخن میگوید و به بیداریاش در میان مستی و سرخوشی اشاره میکند. همچنین، او به تأثیر بداقبالی بر زندگیاش و غمهایی که از آن ناشی میشود، میپردازد و در نهایت به شکایتی از سرنوشت و ناامیدی در عشق میرسد.
هوش مصنوعی: جنون به کمک اسیران آمده و از شدت داغش چه سرهایی در خوشحالی و آرامش قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: غم از هر سو به سراغم میآید، مثل اینکه در جمع مستان نشستهام و هشیار شدهام.
هوش مصنوعی: دل من که خالی و بیروح بود، اکنون مانند یک گلستان پر از شادابی و زیبایی شده است. این تغییر و تحول به خاطر عشق یا احساسی است که همچون گلی از دوردستها به قلب من رسیده است.
هوش مصنوعی: به دلیل شوق دیدن تو، اشکی بر گونهام نشسته و به دامانم رسیده است.
هوش مصنوعی: چشمان من از هر نسیمی که میوزد، پیغامی از خار مغیلان دریافت کردهاند.
هوش مصنوعی: خبرهایی از بدبیاریها و تلخیهایی که در سرنوشت من وجود دارد به آن زلف و مژگان تو رسیده است.
هوش مصنوعی: کلیم از بدشانسی خود شکایت نکند، زیرا نالههای او به کوه کیوان رسیده و شنیده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.