نصیب ماست زیان بر سر زیان دیدن
گلی نچیدن و دیدار باغبان دیدن
غبار کوی تنزل بدیده تا نگشتی
نمی توانی مسند بر آستان دیدن
خدا نصیب کند دیده ایکه بتوانی
بروشنائی او سود در زبان دیدن
غبار کلفت او چشم را زیان دارد
جهان بدیده پوشیده می توان دیدن
متاع قافله هستی آنچه خواهی هست
ولی تو گرد توانی ز کاروان دیدن
زصدق دوستی آنکس که بهره مند بود
شکسته دل شود از مرگ دشمنان دیدن
تو گر نباشی کج بین چگونه آید راست
زخاک بودن و خود را بر آسمان دیدن
غبار جامه گر از تن رود، به صیقل فقر
توان در آینه جسم روی جان دیدن
نظاره دل پر خون ز چاک سینه کلیم
بود ز رخنه دیوار گلستان دیدن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، به مضامین اندوه و ناپایداری زندگی میپردازد. شاعر به زیانهای ناشی از عدم درک زیباییها و ارتباط با جهان اشاره میکند. او میگوید که برای دیدن روشنایی و حقیقت، باید از غبار و موانع فکری عبور کرد. همچنین، شاعر به ارزش دوستی و محبت اشاره کرده و تأکید میکند که حتی با وجود دشمنیها، عشق و دوستی میتواند دل را آرام کند. در نهایت، شاعر به زندگی و سرنوشت انسان و عدم جستجوی حقایق متعالی پرداخته و بر لزوم توجه به عمق وجود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: قسمت زیادی از زندگی ما از دست دادن و آسیب دیدن است، یعنی اینکه نمیتوانیم از زیباییهای زندگی بهرهمند شویم و فقط احساس غم و اندوه را تجربه میکنیم.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی رنج و سختیهای مسیر عرفان را بر دوش بکشی و به درک عمیقتری از حقیقت نرسی، هرگز نمیتوانی به مقام و فضیلت واقعی دست یابی.
هوش مصنوعی: امیدوارم خداوند به تو نصیب دهد که با چشمانت نور او را ببینی و از دیدن آن لذت ببری.
هوش مصنوعی: غبار و آلودگی به چشم آسیب میزند، اما در جهانی که با دیدگاه بسته به آن نگریسته میشود، میتوان حقیقت را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: کالا و دارایی کاروان زندگی هر چه بخواهی هست، اما تو باید توانایی دیدن و درک آن را داشته باشی.
هوش مصنوعی: دوستی حقیقی کسی است که از دیدن مرگ دشمنان به درد و اندوه میافتد و دلش شکسته میشود، حتی اگر خود از آن دشمنان بهرهمند شده باشد.
هوش مصنوعی: اگر تو در کنار نباشی، چگونه میتوان از یک نگاه نادرست به حقیقت دست یافت؟ از خاک بودن و در عین حال خود را بر فراز آسمان دیدن ممکن نیست.
هوش مصنوعی: اگر غبار و آلودگی از تن انسان پاک شود، میتواند با پاکی و صفای روح خود را در آینه جسمش مشاهده کند.
هوش مصنوعی: کلیم با دیدن زخمهای دل و چاک سینهاش، به تماشای زیباییهای دیوار گلستان پرداخته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اگر بخواهمش آن روی دلستان دیدن
به هیچ روی نخواهم به گلستان دیدن
چه روی او نگرم، جان دهم که حیف بود
چنان جمالی وانگه به رایگان دیدن
رخش بدیدم و شد سرخ چشم من پیشش
[...]
ز نعل مرکب تو بر زمین نشان دیدن
خجسته تر که مه نو بر آسمان دیدن
به شب مهی و به روز آفتاب چهره مپوش
که جز به روی تو مشکل بود جهان دیدن
خوش است دل به ملاقات رهروان درت
[...]
توان دلیر به خورشید آسمان دیدن
ولیک ماه رخش را نمیتوان دیدن
صدش رقیب و هزارش هراس چون دیدم
به دل رسید بلا صد هزار زان دیدن
کند جنون مرا لحظه لحظه در طغیان
[...]
خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن
ولی گرانی سر کی بر آن توان دیدن
مرا ز تیغ تو بر استخوان بود زخمی
که همچو پسته توان مغز استخوان دیدن
ز تیر غمزه که تاب آرد ای کمان ابرو
[...]
خوش است چاشنی سود در زیان دیدن
رخ بهار در آیینه خزان دیدن
چه خوب کرد که بلبل خزان ز گلشن رفت
شکسته رنگی گل را نمیتوان دیدن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.