تا نفرسود است پا، بیراههپیما میشوم
میگذارم پا به راه آن دم که بیپا میشوم
صورت از دیوار میخواهد که سنگ آرد برون
با چنین دیوانگی هرجا که پیدا میشوم
آتش ناکامی دوران نمیسوزد مرا
بیشتر دل سرد از اوضاع دنیا میشوم
موجم و دریای هستی سر به سر جای منست
نیستم بیخانمان هرچند بیجا میشوم
باده آب جزو ناری میشود در طینتم
وقت هشیاری چو آتش بیمحابا میشوم
ساز بیآهنگم و یکسر نوایم خارج است
گر نوازش یابم از ایام رسوا میشوم
میکنم بیتابی خود را تماشا بیشتر
روبهرو هرگه به آن آیینهسیما میشوم
کس نمیداند که چون پروانه مأوایم کجاست
شمع حسنی هرکجا افروخت پیدا میشوم
عزت دیوانهها در شهر کمتر شد کلیم
چند روزی میروم مجنون صحرا میشوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ وضعیت درونی شاعر و احساساتش نسبت به زندگی و دنیا است. شاعر بیان میکند که تا زمانی که زنده است، به مسیر خود ادامه میدهد و هر زمان که از پا بیفتد، متوقف میشود. او به دیوانگی و تناقضهای زندگی اشاره میکند و میگوید که هیچ چیز نمیتواند او را از آتش ناکامیاش بسوزاند. شاعر خود را وابسته به دنیا میداند، هرچند که بیجا و بیخانمان احساس میکند. او از احساساتش مثل بیتابی و تنهایی صحبت میکند و به عشق و زیبایی نیز اشاره دارد. در نهایت، شاعر بیان میکند که همچون یک دیوانه در این دنیا زندگی میکند و به دنبال زیبایی و عشق میگردد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که توان راه رفتن دارم، به مسیرهای نادرست میروم، ولی وقتی که دیگر توانم را از دست بدهم، به راهی که باید بروم میپردازم.
هوش مصنوعی: شکل و ظاهری از دیوار میخواهد که سنگ را بیرون بیاورد، با این نوع دیوانگی که هر جا که میروم، مشخص و پیدا هستم.
هوش مصنوعی: آتش ناامیدی زندگی دیگر نمیتواند به من آسیب بزند؛ بلکه من بیشتر از این به خاطر وضعیت جهان دلم گرفته است.
هوش مصنوعی: من مانند یک موج هستم و دریای وجودم همیشه در کنار من است. احساس بیخانمانی نمیکنم، هرچند که ممکن است در مکان و موقعیتام دچار تغییر شوم.
هوش مصنوعی: در زمان هشیاری، مانند آتش بیرویه میشوم، زیرا که شراب در وجودم به عنوان جزئی از طبیعت من عمل میکند.
هوش مصنوعی: من بدون آهنگ هستم و صدایم کاملاً از زندگی دور است. اگر مورد محبت قرار بگیرم، از وقایع ناگوار برملا و رسوا میشوم.
هوش مصنوعی: در مقابل آیینه، ناتوانی و بیتابی خود را بیشتر میبینم و هر بار که به آن نگاه میکنم، خود را همچون یک تصویر زیبا مییابم.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیداند که من مثل پروانه کجا آرامش دارم. هرجا که شمع حسینی روشن شود، من ظاهر میشوم.
هوش مصنوعی: در شهر، افتخار و شان دیوانهها کمتر شده است. من چند روزی به جایی خواهم رفت که بتوانم مانند مجنون در بیابان زندگی کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر همیباشم به کنج خانه شیدا میشوم
ور همیآیم میان خلق رسوا میشوم
ای خوش آن دم کو چو طفلان میزند سنگ جفا
ناگه ار جایی من دیوانه پیدا میشوم
لطف پنهانی و ناز آشکارم میکشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.