از ثبات عشق دایم پا بدامن داشتم
گر چو داغ لاله در آتش نشیمن داشتم
بر زلال خضر اکنون صد تغافل می زنم
منکه چشم از تشنگی بر آب آهن داشتم
هیچگه ذوق طلب از جستجو بازم نداشت
خوشه چین بودم من آنروزیکه خرمن داشتم
روشنی از بزم من دریوزه می کرد آفتاب
در چراغ عیش تا از باده روغن داشتم
شعله برمی خاست از بیطاقتی و می نشست
من نجنبیدم ز جا تا جا بگلخن داشتم
کی بهر نامحرمی چاک جگر خواهم نمود
منکه زخمش را نهان از چشم سوزن داشتم
همچو ماهی غیرداغم پوششی دیگر نبود
تا کفن آمد همین یک جامه بر تن داشتم
داغ را جز بر کنار زخم ننهادم کلیم
دیده را بر رخنه دیوار گلشن داشتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر چه زیر تیغ لنگردار مسکن داشتم
پای چون کوه از گرانسنگی به دامن داشتم
نیل چشم زخم شد سودای مجنون مرا
جای هر سنگی که از اطفال بر تن داشتم
ذوق دلتنگی گریبانگیر شد چون غنچه ام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.