ز سعی بخت مرادی روا نمیخواهم
وسیله گر همه باشد دعا نمیخواهم
سرای عاریتی قابل نشستن نیست
از آن به خاطر احباب جا نمیخواهم
شکستگان را پامال ساختن کفر است
به کنج خلوت غم بوریا نمیخواهم
جنان ز دست تهی خوشدلم به همت فقر
که پیر گشتم و در کف عصا نمیخواهم
گدا به غیرت من نیست در دیار طلب
هر آن مراد که گردد روا نمیخواهم
ز روزگار دو حاجت امید نتوان داشت
اگر به مرگ رسیدم تو را نمیخواهم
بتان ز صحبت هم میکنند کسب غرور
ترا به آینه هم آشنا نمیخواهم
چنان به راه طلب همتم بلند بود
که از سراب جز آب بقا نمیخواهم
کلیم از سفر آوارگی چو مطلب شد
جریده میروم و رهنما نمیخواهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با مضمون ناامیدی و بینیازی از دنیا و مادیات سروده شده است. شاعر به صراحت بیان میکند که احساس نیاز به دعا و واسطههای دیگر برای به دست آوردن آرزوها و خواستههایش را ندارد. او بر این باور است که زندگی در این دنیای مادی و فانی ارزش نشستن و ماندن ندارد و از کسانی که شکست میخورند دلسرد شده است. همچنین، او به زشتی حسرت و آرزو در زندگی اشاره کرده و از آن پرهیز میکند. شاعر در نهایت نشان میدهد که به دنبال حقیقت و معنای عمیقتری از زندگی است و از آزار و فریب ناشی از جاذبههای دنیوی بینیاز است. او به قناعت و روشنفکری در مواجهه با چالشهای زندگی اشاره دارد و بیان میکند که به جای پیگیری خواستههای سطحی، به دنبال حقیقت و رسالت واقعی خود است.
هوش مصنوعی: من از تلاش و نیکی سرنوشت چیزی نمیطلبم، حتی اگر همه چیز را برایم دعا کنند، به آن نیاز ندارم.
هوش مصنوعی: منزلتی که فقط به صورت موقتی است، برای ماندن مناسب نیست و به خاطر دوستانم نمیخواهم در آنجا جا بگیرم.
هوش مصنوعی: پا گذاشتن بر روی احساسات و آلام کسانی که در زندگی شکست خوردهاند، نشانهای از ناپاکی و بیدینی است. من در گوشهای از تنهایی و غم، از کوچکترین بیارزشیها نیز پرهیز دارم.
هوش مصنوعی: به خاطر فقر و نداشتن مال و منال، به آرامش و خوشحالی دست یافتهام و اکنون که پیر شدهام، بهراحتی با عصا راه میروم و دیگر به دنبال چیزی نیستم.
هوش مصنوعی: من در این سرزمین آرزوها به کسی احتیاج ندارم، هر خواستهای که برآورده شود برای من اهمیت ندارد.
هوش مصنوعی: در زندگی، انتظار نیکویی از زمان نمیتوان داشت و اگر روزی به پایان عمرم برسم، دیگر نیازی به تو احساس نمیکنم.
هوش مصنوعی: مجسمهها از گفتوگو با تو به خود افتخار میکنند و من نمیخواهم که تو هم از طریق آینه با آنها آشنا شوی.
هوش مصنوعی: چنان شور و شوقی در جستجوی هدفم داشتم که تنها برای رسیدن به آب زلال و پایدار از سراب و چیزهای فریبنده چشم نمیپوشم.
هوش مصنوعی: کلیم در سفر آوارگی که به سر میبرد، از این مسأله که باید راهنما داشته باشد، بینیاز است و بهسوی مقصدش میرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.