آهم اثر نیافت ز فریاد بیوقوف
شاگرد را چه بهره ز استاد بیوقوف
در پنجه داشت ناخن و دربند تیشه بود
آه از نکرده کاری فرهاد بیوقوف
مشکل که این شکار در آید بدام تو
دل مرغ زیرکست و تو صیاد بیوقوف
شعرم بمو شکافی ادراک مدعی
خندد چو نوعروس بداماد بیوقوف
بنگر کلیم چون فلکم زار می کشد
کافر مباد کشته جلاد بیوقوف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف
شاگرد را چه بهره ز استاد بی وقوف
ناخن به پنجه دارد و در بند تیشه است
آه از نکرده کاری فرهاد بی وقوف
مشکل که این شکار درآید به دام تو
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.