گنجور

 
کلیم

آهم اثر نیافت ز فریاد بیوقوف

شاگرد را چه بهره ز استاد بیوقوف

در پنجه داشت ناخن و دربند تیشه بود

آه از نکرده کاری فرهاد بیوقوف

مشکل که این شکار در آید بدام تو

دل مرغ زیرکست و تو صیاد بیوقوف

شعرم بمو شکافی ادراک مدعی

خندد چو نوعروس بداماد بیوقوف

بنگر کلیم چون فلکم زار می کشد

کافر مباد کشته جلاد بیوقوف

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
سلیم تهرانی

آهم اثر نیافت ز فریاد بی وقوف

شاگرد را چه بهره ز استاد بی وقوف

ناخن به پنجه دارد و در بند تیشه است

آه از نکرده کاری فرهاد بی وقوف

مشکل که این شکار درآید به دام تو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه