نخست از عاشقان بی جرمی آن نامهربان رنجد
به این زودی چرا کس رنجد و از دوستان رنجد؟
نخواهم پاکشیدن از سر کویت به صد خواری
کجا دل خوش کند گر عندلیب از گلستان رنجد؟
ز منع اختلاط غیر گشتی سرگران، آری
غرور حسن بی پروا، ز عشق بدگمان رنجد
بنازم سرفرازیهای آن سرو سهی قد را
که گر سر را نهد بر پایش، از آب روان رنجد
نظر دزدیده روشن می کنم زان جلوه گه، گاهی
مباد از دیدهٔ من آن غبار آستان رنجد
زبان گر یک نفس خامش کنم، دل می کند یادت
گر از یادت دمی غافل شوم، از دل زبان رنجد
حزین ، آزرده دارد بی کمالان را نوای تو
دل زاغ و زِِغن از طوطی شیرین زبان رنجد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درین گلشن ز بدخویی گل از آب روان رنجد
نسیمی گر وزد سرو سهی از باغبان رنجد
کهن شد جرم و رنجش تازهتر گردید طالع بین
که بهر یک گناه آن بیمروت هر زمان رنجد
به سان خنده سوفار عیشم نیست جز نامی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.