ابر تا برجاست یاران باده در ساغر کنید
چشم اختر تا نمی بیند دماغی تر کنید
پنجه گل بین که از سرما نمی آید بهم
زیر هر گلبن زمینای می آتش بر کنید
تا دماغم گرم از می نیست از مو بر سرم
گر بگویم سنگ می بارد زمن باور کنید
نامه اعمال چون از زلف ساقی در کفست
بزم را از شور مستان عرصه محشر کنید
ما نمی فهمیم آهنگی، خدا را مطربان
هر زهی نزدیکتر باشد بمستی سر کنید
تکیه چون زنجیر در مستی بدوش هم خوشست
تا بپای خم رسیدن فکر یکدیگر کنید
دف که بیسوز دلست آبی برویش می زنند
ساعتی پیراهن فانوس را هم تر کنید
رخصت میخوارگی پیرمغان ما را چو داد
گفت بدمستی است گر غم را زخاطر در کنید
از می و مطرب مکدر میشود طبع کلیم
دوستان بهر دماغش چاره دیگر کنید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت به لذتبردن از زندگی و شادی میپردازد. شاعر از یاران میخواهد که از باده بنوشند و در کنار هم لحظات خوشی را سپری کنند. او به زیبایی گلها و گرمای شراب اشاره میکند و از دوستان میخواهد که از غم و اندوه فاصله بگیرند. همچنین، شاعر به اهمیت بزم و موسیقی در شادمانی اشاره میکند و به این نکته میپردازد که باید از زندگی به بهترین شکل استفاده کرد و با یکدیگر دوستی و camaraderie را جشن گرفت. در نهایت، او تأکید میکند که از مشکلات و سختیها باید دوری جست و به شادمانی پرداخت.
هوش مصنوعی: تا وقتی که ابر در آسمان است، دوستان شراب را در جامها بریزید. تا زمانی که ستارهها دیده نمیشوند، خود را شادتر نگهدارید.
هوش مصنوعی: به گلهایی که با وجود سرما همچنان درخشندگی خود را حفظ کردهاند نگاه کن. زیر هر درختی، خاکی را کشف کن که میتواند آتش را روشن کند.
هوش مصنوعی: وقتی که حال و هوای خوبی از شراب ندارم، اگر بگویم که باران سنگ میبارد، به من باور کنید.
هوش مصنوعی: نامه کردار انسان مانند زلف ساقی در دست اوست، از این رو میتوانیم با جوش و شوق مستان در میخانه، روز قیامت را به جشن و شادی تبدیل کنیم.
هوش مصنوعی: ما نمیتوانیم آهنگی را درک کنیم، اما هر چه که خدا به نوازندگان نزدیکتر باشد، آنها بهتر میتوانند با خوشی و شوق بینهایت سر کنند.
هوش مصنوعی: وقتی که در حالت مستی به زنجیر تکیه کردهاید، این حس خوب است، تا زمانی که به پاهای همدیگر برسید و به فکر یکدیگر باشید.
هوش مصنوعی: اگر دفتری که درست میکوبند، نشانهای از دلسوزی داشته باشد، در آن صورت، میتوان آن را به درستی در نظر گرفت. به ساعتهای درخشان زندگی اشاره شده و از ما خواسته میشود تا پیراهن روشنایی را نیز بیآلایش و زیبا کنیم.
هوش مصنوعی: پیر مغان به ما اجازه میدهد تا نوشیدن می را تجربه کنیم. او میگوید که اگر غم را از ذهن خود دور کنیم، بدمستی و مستی به معنای واقعی خوشی است.
هوش مصنوعی: از شراب و موسیقی، حال کلیم خراب میشود؛ دوستان برای آرامش او چارهای دیگر بیندیشید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غم چو شبخون می زند، هان دوستان لشگر کنید
جست و جویم گر کنید از بالش و بستر کنید
هیچکس در درد دل گفتن چو من فیروز نیست
حاضرم، بسم الله، اول گفت و گوی سر کنید
درد دل بسیار دارم، فرصت سوگند نیست
[...]
خوش بهاری می رسد فکر می و ساغر کنید
کاسه را فربه کنید و کیسه را لاغر کنید
چند چون شمشیر بتوان بود در بند نیام؟
چند روزی هم لباس خویش از جوهر کنید
در رکاب برق دارد پای، ابر نوبهار
[...]
گریهٔ مستی شگون دارد حریفان سر کنید
باده گر یک قطره هم باشد که چشمی تر کنید
می پرستان می نهم لب بر لب مینا مباد
موسم گل بگذرد تا باده در ساغر کنید
گر همه یک قطره آن روست پالش لازم است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.