خوش آنکه لاف هنر پیش بی هنر نزند
اگرچه برق بود طعنه بر شرر نزند
بچاره دست مزن در بلا که شصت قضا
نشان غلط نکند، تیر بر سپر نزند
مکن سئوال که ابواب فیض اهل سخا
گشاده است بروی کسیکه در نزند
چراغ عقل دهد روشنی ز پرتو عشق
نظر نه بیند تا آفتاب سر نزند
فراخ حوصله گر خانه ای بسیل دهد
چو موج دست تأسف بیکدگر نزند
بجز تو کز دل بیچاره صبر می طلبی
کسی نگفته به بسمل که بال و پر نزند
دلم ز جانب آن چشم فتنه جو جمعست
که مست سنگ بد کان شیشه گر نزند
درین بهار چنان روزگار افسردست
که غیر شمع گلی هیچکس بسر نزند
کلیم خوارتر از خود کسی نمی بینم
چرا ز حلقه اهل وفا بدر نزند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفاهیم هنری، عشق، قضا و قدر، و وفا میپردازد. شاعر به این نکته اشاره میکند که هنرمند هنگام بیان هنر خود باید خود را از بیهنران متمایز کند و از لاف زدن پرهیز کند. همچنین او بر این باور است که در برابر مشکلات نباید دست به کار زد چرا که سرنوشت بهر حال او را به سمتی خواهد برد. در این مسیر، عشق چراغ عقل را روشن میکند و انسان باید صبر و حوصله داشته باشد. شاعر در ادامه به احساساتی اشاره میکند که انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و به وفای اهل دوستی و نزدیکی به آنها تأکید میکند. به طور کلی، شعر دعوت به تفکر عمیق و صبر در برابر چالشها و انتظارهای عشقی و دوستی است.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که در به نمایش گذاشتن هنر خود سخنی نمیگوید و به دیگران ادعا نمیکند؛ حتی اگر مانند برقی درخشان باشد، به آتش و فتنه اشارهای هم نمیکند.
هوش مصنوعی: بیچاره، دست به خطر نزن که سرنوشت به اشتباه نشانه نمیزند و تیر بر سپر نمیزند.
هوش مصنوعی: سوالی نکن؛ درهای بخشش و نعمت اهل بخشندگی به روی کسی باز است که در را بکوبد و درخواست کند.
هوش مصنوعی: عقل، به وسیلهی نور عشق، روشنایی مییابد و تا زمانی که خورشید (آگاهی و حقیقت) طلوع نکند، انسان نمیتواند چیزهایی را که باید ببیند، ببیند.
هوش مصنوعی: اگر آدمی با حوصله باشد و به خانهای بزرگ دست یابد، دیگر مانند موجی که دست به سینهی دیگری میزند، در غم و اندوه نخواهد بود.
هوش مصنوعی: جز تو، هیچ کس از دل بیچارهام نمیخواهد که صبر داشته باشد، و هیچ کسی به مجروح گفته که بال و پر نزند.
هوش مصنوعی: دل من از نگاه آن چشم وسوسهانگیز پر است که اگر از سنگ بزند، مانند شیشه خواهد شکست.
هوش مصنوعی: در این بهار، وضعیت به قدری افسرده و غمانگیز است که حتی کسی به جز شمعی گلی، نخواهد که بر لب بزند یا سخنی بگوید.
هوش مصنوعی: هیچکس را خوارتر از خود نمیبینم، از این رو نمیفهمم چرا از جمع وفاداران بیرون نمیرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.