عاقل سپر زخم زبان گوش گران یافت
گر عقل بود این سپر از پنبه توان یافت
شیطان چه تمتع برد از اهل تجرد
رهزن چه درین بادیه از ریگ روان یافت
دنیاطلب، از موی میانان نشد آگاه
بس دیده که او حسن کمر در همیان یافت
ما را هدف ناوک بیداد نوشتند
آنروز که ابروی بتان شکل کمان یافت
نازم بخرابات که از هر در خانه
آبی که سیاهی برد از بخت توان یافت
از فقر و فنا می برد آلوده دنیا
فیضی که شکم بنده ز ماه رمضان یافت
سرگشته کلیم از پی آنم که درین راه
هر کس بطریق دگر از دوست نشان یافت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها به تفکر و تأمل در مسائل عمیق زندگی میپردازد. او اشاره میکند که عقل میتواند انسان را از زخم زبانها و آسیبهای زمینی حفظ کند، اما این سپر از جنس پنبه است و ضعیف است. همچنین به توصیههای شیطان درباره تجرد و فساد اشاره میکند و میگوید که دنیاطلبها از زیباییهای دنیوی غافلند. در ادامه به تحولات اجتماعی و تاثیرات ناگوار آن نیز اشاره میکند، و میگوید که او در پی یافتن نشانهای از دوست در این دنیا است. به طور کلی، این اشعار پر از نمادها و تمثیلهایی درباره بحرانهای روحی و جستجوی حقیقت و دوستی در زندگی هستند.
هوش مصنوعی: عاقل شخصی است که برای خود محافظی در برابر انتقادات و سخنان نامناسب دیگران پیدا میکند. اگر عقل در دسترس باشد، این محافظ به سادگی و با مواد ضعیفتر هم قابل تهیه است، ولی در حقیقت، کسی که عاقل است، نیازی به این ندارد که بخواهد همه چیز را سخت بگیرد و آسیبپذیری خود را افزایش دهد.
هوش مصنوعی: شیطان از افرادی که بدون وابستگی و تعلق زندگی میکنند، چه بهرهای میبرد؟ او در این راه، در این بیابان، از شنهای روان چه چیزی به دست میآورد؟
هوش مصنوعی: کسی که به دنیا و مادیات علاقهمند است، از زیباییهای واقعی و ارزشهای درونی بیخبر است. او فقط به ظواهر توجه میکند و آنچه برایش جذابیت دارد، چیزهایی است که به راحتی قابل مشاهدهاند.
هوش مصنوعی: در روزی که ابروهای معشوقان مانند کمان زیبا شد، سرنوشت ما را به هدف تیرهای بیرحمی دچار کردند.
هوش مصنوعی: من به خراباتیان عشق میورزم، زیرا از هر در خانهای که دلی شکسته باشد، میتوان شانس و بخت خوبی را پیدا کرد.
هوش مصنوعی: دنیا با همه آلودگیهایش، از فقر و مرگ به انسان نعمتی میبخشد که از ماه رمضان به دست میآید و آن، سیر کردن شکم فردی است.
هوش مصنوعی: موسی در این مسیر گیج و حیران است، چون هر کسی به گونهای متفاوت نشانهای از دوست پیدا کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مصر شرف از حسن ادب یوسف جان یافت
دولت بعبث جان برادر نتوان یافت
داریم گمانی که ترا هست دهان لیک
کس گنج یقین را نتواند بگمان یافت
آنی که تو داری بصفت راست نیاید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.